نتایج جستجو برای عبارت :

آمریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه

برای یک حسم دلیل منطقی و عرفی دقیقی پیدا نمی کنم:
همسرم اگر بزرگترین اشتباهات رو بکنه یا اشتباهاتی بکنه که برام هزینه داشته باشه (اعم از روحی... عاطفی... مادی...)
باز هم خط قرمزمه...
کما اینکه کاملا برام روشنه اختلافات فکریمون... حتی از روزهای اول محرم شدن اینها رو فهمیدم...
گاهی حتی افکار اشتباهش واقعا خسته ام میکنه...
گاهی واقعا حس خفگی پیدا میکنم... اما...
اما همیشه خط قرمزم بوده...
همیشه حس پدرانه قوی ای نسبت بهش داشتم...
حتی آزارهای کوچیکی که توی زند
دکتری با خدمت های بی منت
یک دکتر میتونه برادر شهید باشه، تو فعالیت های خیریه همکاری بکنه، سال های سال بیماران رو بی هیچ حق ویزیت درمان بکنه، پیگیر درمان تخصصی بیماران در مراکز درمانی بالا دستی با همکاری متخصصین باشه، یک بار هم به هیچکس نگه و هیچ جایی هم پُز نده ! به شما حق میدیم که تعجب کنید، ولی باور کنید واقعیته.
بعضی وقتا آدم توی یه لحظه یه کاری رو که باید بکنه رو نمیکنه یا یه کاری رو که نباید بکنه رو میکنه که باعث میشه برای یه روز، یه هفته، یه ماه، یه سال یا شاید هم برای یه عمر دچار عذاب وجدان بشه. یعنی انجام دادن یا انجام ندادن کاری که شاید خیلی هم سخت نباشه باعث ایجاد ناراحتی و غم میشه. چقدر خوب میشد آدم تو هر لحظه فکر کنه که آیا تصمیمی که می‌گیره منجر به پشیمونی‌ش در آینده میشه یا نه؟
البته تو بعضی موارد نتیجه‌ی تصمیم‌گیری واضح و مشخص نیست؛ تو اون
وایسادم کنار در فست فودی و وانمود کردم دارم با گوشی کار می کنم.- یه تیکه مرغ بندازیم واسه اش؟+ خَری ها! آخه کی به گربه غذا می ده؟! گربه باید آشغال بخوره! باید سرش رو بکنه توی جوب و هرچی گیرش اومد بکنه توی شکمش!از جاش بلند شد و یه خورده مرغ گرفت توی دست چپش تا در رو باز کنه و بندازه بیرون. رفیقش لباسش رو کشید و گفت: نمی خواد حالا حامی حیوانات باشی. من و تو باید غذا بخوریم که هر روز مثل سگ داریم کار می کنیم.- گشنگی انسان و حیوون نمی شناسه! گشنه که باشی، ا
خب من برای راه‌اندازی سناریوی تست‌امون یک ماشین دیگه با مشخصات زیر آماده کردم که به عنوان مقصد ازش استفاده کنم:
همیشه یک DBA قبل اینکه گلدن‌گیت رو راه‌اندازی بکنه باید نقشه راهش رو بکشه و قوانین نامگذاری‌های سرویسها و مسیرهاش رو هم مشخص و داکیومنت بکنه
من نقشه راه سناریوی تستمون رو با Microsoft Visio به صورت زیر کشیدم:

ادامه مطلب
این کتاب براساس فیلمی به همین نام نوشته شده‌؛ و طبق باور شبه علمی "قانون جذب" مدعیه که افکار ما میتونن مستقیما دنیای ما را بسازن! یعنی ما به هر چیزی که فکر کنیم و انرژی بدیم چه مثبت و چه منفی اون رو به زندگیمون جذب می کنیم.کتاب در هر فصل راز رو در مورد موضوعات مختلفی توضیح داده که از فصل های آن میشه به آشنایی با راز، چگونگی کاربرد راز در زندگی، توانمندی راز، راز در جذب ثروت و روابط و... اشاره کرد؛ که در هر فصل در مورد این که چگونه می توانیم قانون
یک پسر بر فرض در سن 18 سالگی دیپلم میگیره، یک سال برای کنکور باید وقت بذاره، 19 سالگی میره دانشگاه، حالا شاید یک سال پس و پیش به هر حال .
اگر رشته اش 140 واحد داشته باشه و واحدها رو خوب پاس بکنه، ترم تابستونی هم برداره خیلی خوب درسش رو تمام بکنه ظرف مدت سه سال و میشه سنش 22 سال، بعد تا دفترچه خدمتش بیاد بره سربازی چند ماه زمان پرتی داره، البته ممکنه این زمان رو نداشته باشه، به هر حال ما الان این زمان پرتی رو در نظر نمیگیریم از اون طرف ولی یک سال رو برا
i want to let you know that i love you 
انیمه راجع به تعدادی از بچه های دبیرستانیه که هر کدوم یکی رو دوست دارن اما هیچ کدومشون نمی تونه به اونی که دوستش داره این عشق رو اظهار بکنه... و اونی هم که اعتراف می کنه از ترس پذیرفته نشدن، به طرف مقابل می گه که فقط یه شوخی بود و ازش می خواد که با هم تمرین بکنن تا این بالاخره بتونه به اونی که عاشقشه این عشق رو اعتراف بکنه :/ 
کلا روندِ سریعی داشت و همین جذابش کرده بود. حدودا یک ساعت بود. به عبارتی زیادی طولش نداده بودن و ساده
سلام
من تازه نامزد کردم و نامزدم رو خیلی دوست دارم خوشحال کنم و از محبت بهش لذت میبرم، تصمیم گرفتم ایشون رو سورپرایز بکنم، میخواستم از دختر خانم های خانواده برتر بپرسم یک دختر با چی خیلی سورپرایز میشه؟
چون هنوز کاملا سلیقه ی ایشون دستم نیومده ولی تا سقف پنج میلیون میخوام براش یک چیزی بخرم چون وقتی خوشحال میشه قند تو دلم اب میشه، چیزهای زیادی میشه خرید ولی میخوام ببینم بیشترتون چی رو میگید تا من او چیزی که اکثریت میگن رو براش بخرم، چی میتونه
این کتاب براساس فیلمی به همین نام نوشته شده‌؛ و طبق باور شبه علمی "قانون جذب" مدعیه که افکار ما میتونن مستقیما دنیای ما را بسازن! یعنی ما به هر چیزی که فکر کنیم و انرژی بدیم چه مثبت و چه منفی اون رو به زندگیمون جذب می کنیم.کتاب در هر فصل راز رو در مورد موضوعات مختلفی توضیح داده که از فصل های آن میشه به آشنایی با راز، چگونگی کاربرد راز در زندگی، توانمندی راز، راز در جذب ثروت و روابط و... اشاره کرد؛ که در هر فصل در مورد این که چگونه می توانیم قانون
بعضی از افراد نسبت به  بقیه مورد توجه بیشتری قرار دارند و به همین دلیل در مواقع مختلف در صورت نیاز به کمک و یا نیاز به راهنمایی اشخاصی هستند که داوطلبانه این کار را برایشان انجام دهند و گاهی حتی اضافه بر نیاز!
ازین دسته آدمها که مورد توجه بقیه بودند و یا هستند دوری کرده ام.   و فقط زمانی که با اشاره و یا مخاطب مستقیم قرار دادن من،  اقدامی میکنم. در غیر اینصورت بقیه هستند و درد او و نیاز او را همان بقیه پاسخگو خواهند بود.
این موضوع برای غریبه ها
سلام
این سوال رو در درجه اول خانم ها بهش پاسخ بدن، البته اگه آقایون هم خواستن پاسخ بدن طوری نیست اما ترجیح بر اینه خانم ها پاسخ بدن.
آیا این مطلب حقیقت داره که خانم ها از شوهری که دیگه خیلی زن ذلیل باشه و کلاً مطیع امرشون باشه و بله و چشم از دهنش نیفته بدشون میاد؟، و دوست دارن هر از گاهی نه هم بشنون، شوهرشون هر از گاهی بهشون تحکم هم بکنه، امر و نهی هم بکنه، هر از گاهی حتی شوهرشون بهشون یه تشری هم بزنه، هر از گاهی یه دادی هم سرشون بزنه و خلاصه اقتد
نمی دانم واقعا فاز این خواهر کوچکتر های وسواسی چیه، که از آدم انتظار دارن کمد شریکیمونو عین دسته گل بکنه.
درحالیکه همون آدم مورد نظر، تصور میکنه روزی که تخت خودشو عین دسته گل کرده، رهبر نشان استقلال رو شخصا بهش اهدا می کنه :)
جملات زیبا درمورد مدرسه شاد☺
برای نمره گرفتن درس نمیخونم درس میخوانیم تا یاد بگیریم
 هیچ وقت نگو نمیتوانم  بگو میتونم و موفق هم خواهم شد
 هیچ  کس نمیتواند به عقب برگردد و شروع تازع ای داشته باشه اما هرکسی میتواند از الان شروع  بکنه  و یه پایان شاد بسازه
 
مشکل از فهم نیست...
مشکل از اونجایی آب میخوره که نمیتونی مطابق فهمت عمل کنی
چون نفست گیره، دلش میخواد این کارو بکنه، پس صدای عقل و وجدان رو خفه میکنه و ادامه میده
بعدش...
بعدش گیر میفته بین همون عقل و فهم و نفس!!
زیبا نیست؟!
 
 
سلام؛
نکته:
اگر پسری میخواد:
1-تنبیه بشه.
2-تنبیه بکنه.
3-یا خانواده ای پسرشو تنبیه کنه.
اسمش+شماره مورد(از موارد بالا)+سنش+استانش+یه راه ارتباطی رو در«نظرات»بنویسه؛
ان شاءالله باهاش صحبت میکنم.
مهارت خوبی دارم به من اعتماد کنید.
یک سری مثال برایتان شرح خواهم داد...
عـݪـۍ:
◔͜͡ عڶـــےِِ͜͡◔:
میگن اگ عقاب ،میخواد کلاغ نباشه و همچنان عقاب بمونه میتونه تا 60 سالگی هم زندگی کنه ولی برای رسیدن به این سن باید تصمیم بزرگی بگیره!ظاهرا وقتی عقاب  سنش از نیمه میگذره،چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگ نمیتونن شکار رو بگیرن و نگه دارن ؛ نوک بلند و تیزش تاب دار و کند میشه؛ شهبال ها بر اثر زخیم شدن پرها؛ به سینش میچسبن  و پرواز برای عقاب دشوار میشه .....
درست توی این موقعیت ؛  عقاب تنها دو گزینه در پیش رو داره؛ یا باید بمیر
 "انس داریم با تو. نخواه که وحشت دنیای آن‌ها، جای زندگی در کنار تو را برای ما بگیرد." 
     از اینستاگرام حاج‌آقا مهدی‌زاده

خ. به یاد هم باشیم، به یاد آدم‌هایی که کسی رو ندارند یادشون کنه، به یاد اون‌هایی که احتیاج دارند کسی یادی ازشون بکنه و به یاد من. 
خوشحالم که حالم بدهدرد نشونه وجود آسیبه تا فرد برای رفع اون اقدامی بکنه وگرنه ممکنه باعث آسیب بیشتر بشهزیست شناسی یازدهممثال قابل لمسی ام زده بود که قابل گفتن نیستنمیدونم شاید برا سال جدید مثالشو عوض کرده پس کودک درونم هنوز داره نفس میکشه 
از بازدید کنندگان تقاضای دعا دارم
بعضی وقتها استرس و فشار کاری آنچنان به آدم حمله می کنه که صدای شکستن استخوانهایت را هم میشنوی. خیلی جالبه که آدم یادش میره که هیچ چیزی ارزش سلامتی را نداره
شرایط وقتی بد میشه انگار آدم هم قاطی می کنه و دیگه نمی تونه عاقلانه فکر بکنه
ادامه مطلب
شب خنکی است.در لندن،در خیابان بیکر،در خانه ای با پلاک 221b،دو مرد در حال صحبت کردن با هم هستند.
-چرا ازش محافظت نکردی پس؟؟تو قول داده بودی.قول داده بودی.قووووووول.
شرلوک سکوت می کند.سرش پایین است.
جان با خودش فکر می کند:-من که می دونم تقصیر شرلوک نیست پس چرا دارم باهاش این طوری صحبت می کنم.
اشک به جان امان نمی دهد.قطرات اشک جاری می شوند.
شرلوک سرش را بلند می کند و می گوید:
-جان به خودت مسلط باش.
-مسلط باشم.چه طور از من می خوای مسلط باشم.مری مرده.(و باز ه
سلام سلام دوستای گلم
من اومدم با یه پست جدید
هر کسی ویژگی های متفاوتی داره ، اون چیزی که شما رو متفاوت می کنه ممکنه در واقعیت شما رو خوشگل و قشنگ بکنه خوشگلی و قشنگی داشتن پوستی بدون جوش و ... نیست
خوشگلی و قشنگی اینه که : اعتماد به نفس و اعتقاد به خودتون و این که شما به عنوان یک فرد چه کسی هستین
در حال حاضر در سن نوجوانی بدن تغییر می کنه و شاید بعضی از تغییرات رو دوست نداشته باشین مثلا ممکنه صورتتون جوش بزنه و این جوشهای مزاحم احساس خوب بودن نسبت
واقعا برات متاسفم... 
واقعا متاسفم.. 
چرا وجودت از روی زمین پاک نمیشه؟
چرا اینقد وجودت شیطانی شده؟
حالم بهم میخوره ازت.. حالم بهم میخوره ازت!
فقط کاش بشه زودتر خدا رو ملاقات کنی چیزاییکه لیاقتته نوش جونت بکنه
خواهش میکنم زودتر
چند وقتیه به آسمون بالاسرم نگاه میکنم
به اینکه ین دنیا چقدر بزرگه و بهاینکه من چقدر کوچیک
به این فکر میکنم که بزرگترین کاری که یه انسان میتونه بکنه چقدر در برابر عظمت این دنیا کوچیکه
واقعا آخرش به کجا میخوایم برسیم
اگه برای این دنیا وقت بزاریم فقط وقتمونو هدر میدیم
شدیدن نیاز دارم ک با کسی صحبت کنم... این اتفاقاتی ک داره میفته رو براش تعریف کنم، اونم بدون هیچ نوع نگاه خاصی بشینه برام تجزیه اش کنه و بعد بگه ک در آخر کار درستی ک باید بکنم چیه. اشتباهاتم رو ب مهربون ترین حالت بهم بگه و بگه ک کار درست چیه. تهشم بغلم بکنه و بگه درست میشه همه چی! اما مطلقا هیچ کسی وجود نداره ک بتونه این نقش رو ب درستی بپذیره... و این شدیدن منو غمگین میکنه : )
داشتن یه خانواده خوب برای پیشرفت تو زندگی خیلی مهمه 
حتی خانواده متوسط هم خوبه 
نداشتن خانواده ای که تو رو ساپورت مالی و روحی بکنه برابر با نابودی و انتهای اون شخصه...اگه اون آدم ازدواج نکنه شرایط سخت تر میشه 
شرایط حادی رو دارم سپری می کنم. 
نه می تونم بی خیال بنیامین بشم و نه می تونم یه عمر رو برای رسیدن بهش تلف کنم ...
خدایا خودت کمکم کن
خوب امروز می خواهیم در خصوص یکسری از سوالات مشتریان که خیلی براشون مهمه و جای ابهام داره پاسخ‌هایی رو بدیم و اولین سوالی که خیلی از مشتریان می پرسند اینه که چه ایزوگامی خوبه؟
 در جواب این سوال باید بگم که همونطور که میدونید در بازار ایزوگام در کل ایران انواع مختلفی از ایزوگام وجود دارد که دارای کیفیت های متفاوت و قیمت های متفاوت هستش.
یک مشتری اگر بخواد واقعا یک ایزوگام خوب خرید کنه اگر اطلاعات کافی نداشته باشه طبیعتاً جنس با کیفیت را نمی ت
شاید فکر کنید تو این دوره و زمانه دیگه کسی نیست که خانوادش از پوشش و ظاهرش ایرادی بگیره اما....
متنفرم از خانواده هایی ک بچه اش محدود میکنن و نمیزارن هیچ لذتی از جوون بودنش ببره میگن آرایش نکن. فلان رنگ نپوش. اینجا نرو و مزخرفات دیگه تا درسش تموم بشه و به یه پسر بدنش بره و بعد باز اون غیرتی بشه ک فلان نکن و فقط برای خودم و...همون سال اول بچه دار بشن...
بعد بچه وددرگیری های زندگی و بعدم ک دیگه حوصله این کارها نمونه و پیری و مرگ.
اینچه زندگی شد آخه. ما ا
درسته که با دستکاری ژنتیکی انقلابها و دخالت های آمریکا نظیر تحریم ها و جهانی شدن اقتصاد، عملاً استقلال طلبی برخی ملت های گوگولی مگولی زیر سئوال میره، ولی دیگه آزادی چیزی نیست که آمریکا از اون سر دنیا بتونه کاری باهاش بکنه فقط از طریق عمال و عواملش میتونه مردم رو در کشور خودشون به بند بکشه.
واقعا اونی که بتونه از این خراب شده بره و این کار رو نکنه، قطعا از نظر روانی مشکل داره. کی حاضر میشه زندگیش رو توی زندان سپری بکنه؟ کی حاضر میشه زندگیش رو توی همچین شرایطی بسوزونه، وقتی حتی از خیلی چیزهای ساده و بدیهی محروم هست. اگه اندک سرمایه و اندوخته ای داشتم، الفرار. ولی چه کنم هر چی جمع کردم تبدیل به هیچ شد. تورم ارزش پول ملی رو قهوه ای کرد. اینها از برکات حاکم شدنِ ...
×مثلا خدا میومد میگفت هر کی تو این دنیا میتونه یک آرزو بکنه ... 
اصلا هم نگران نباشه، من برناممو جوری تنظیم میکنم که عاقبتش ختم بخیر بشه.
بعد من هم همان یک آرزو را از خدا میخواستم.
 
+مثلا میگفتم خدایا من بمیرم و تو تضمین کن بهشت فردوس به من میدی!!!
بنظرتون خدا به بندهاش میگه، چی شد انقدر پررو شدی؟!؟
 
÷ دلم میخواد خدا ذهنم رو باز کنه و نفوذ کلامم رو زیاد
 
#موقت_تاهروقت_حس_کنم_هزیان_گفتم
 
این که یه مَرد، دستش آلوده بشه به زدنِ همسرش
توی مدلِ زنونه به چی تبدیل میشه؟؟!!
منظورم اینه که؛     
مؤنثِ مردی که دستش آهنگِ نواختن داره، چجوری می تونه باشه؟؟!!
مممممممممممممم
فکر کنمممممممممم
فکر کنم
اون زن می تونه زبونش آهنگِ نواختن داشته باشه
با زبونش اون کاری رو بکنه که یه مرد با دستهاش می کنه
بنوازه
نوازش کنه
 
 
هه
 
 
پسرِ شوهرخالم با یه حالت تحقیر آمیزی از توی آینه ماشین نگاه کرد و با لبخند پرسید شما از رو پرچم آمریکا هم رد میشین ها؟
پرسیدم ما؟ گفت آره. بعد من توی آینه نگاهش کردم و فقط لبخند زدم. بعدش هم مثل قبل از پنجره ماشین به بیرون خیره شدم.
اعصابم داغون شد! از اینکه فکر میکنه میتونه من رو وارد یه بحث بیخود بکنه و بعد بهم بخنده. در حالی که اونقدر کم حرف بودم که پیش خودش فکر نکنه اسکلم! چرا واقعا بقیه رو اسکل فرض میکنن؟
خوب امروز می خواهیم در خصوص یکسری از سوالات مشتریان که خیلی براشون مهمه و جای ابهام داره پاسخ‌هایی رو بدیم و اولین سوالی که خیلی از مشتریان می پرسند اینه که چه ایزوگامی خوبه؟
 در جواب این سوال باید بگم که همونطور که میدونید در بازار ایزوگام در کل ایران انواع مختلفی از ایزوگام وجود دارد که دارای کیفیت های متفاوت و قیمت های متفاوت هستش.
یک مشتری اگر بخواد واقعا یک ایزوگام خوب خرید کنه اگر اطلاعات کافی نداشته باشه طبیعتاً جنس با کیفیت را نمی ت
گفت: به نظر تو ارزش آده بیشتره یا گوسفند؟
گفتم: این چه سوالیه؟ خُب معلومه آدم, چون ...
گفت: صب کن صب کن, اگه راس میگی چرا اگه ماشین به آدم بزنه باهاش کاری ندارن ولی اگه به گوسفند بزنه میبرنش پاسگاه؟
دیدم راس میگه, یاد رئیس اسبق بقه قوه قضائیه افتادم که با افتخار میگف اگه کسی تصادف جرحی بکنه, بیمه نامه خودرو خودش وثیقس!
من یه بدبختی دارم‌همیشه ، اونم اینه که همه ی حالت های درونی م تو صورتم‌مشخص میشه ، مثلا موقع فکر کردن ، یا وقتی ناراحتم ، همه هم از چهره م هم از صدام‌متوجه میشن ، خب واقعا بدبختیه!
اره مثلا همین یه ساعتی که طبق توقعم یه نفر باید یه رفتاری که پیش بینی میکردم بکنه ، یه رفتار عجیب کرد ، خب خیلی ناراحت شدم ، الان زنگ زدم به مامانم و بهش میگم که دارم‌میام ، میگه گریه کردی؟ :)
اخه من هر خری رو بعنوان دوست حساب میکنم اخرشم میرسم به خود خودت *_*
۹۸۰۱۲۸ ،
گر گناهی می کنی در شب آدینه کن
تا که از صدر نشینان جهنم باشی
این بیت رو از دوست پسر یکی از دوستام یاد گرفتم. این روزها خیلی برام مصداق پیدا می کنه و خیلی بهش فکر می کنم. واقعا راست میگه ها! آدم خطا هم می خواد بکنه درست خطا کنه! والا دیگه. اصلا خیال نکنید می خوام بحث اخلاقی کنم و مثل همیشه ادب و اخلاق رو ترویج بدم ها. ابدا! امروز می خوام اتفاقا از بی اخلاقی براتون بگم. و ازتون خواهش کنم اگر بی اخلاقی هم می کنید، حرفه ای بی اخلاقی کنید. مثال زدنش فعلا ب
به نظر شما کسی میاد یه خدمت به شما بکنه که هزینه اش برا خودش زیاد باشه ولی از شما چیزی نگیره؟
آیا به تاثیر نامحسوس شبکه های ماهواره ای روی افکار و عقایدمون فکر کردیم؟
اونا سه تا هدف اصلی رو دنبال میکنن:
1- ترویج فرهنگ غربی و بی بند و باری، تغییر عقاید ما نسبت به اسلام و افراد
2- فروش کالا هاشون از طریق تبلیغات و کسب درآمد
3- آماده کردن فکر مردم برای هدف نهاییشون که ریشه کن کردن انقلاب اسلامیه
نمی دونم چی فکر میکنید اما به عقل خودتون مراجعه کنید بب
بازم فرصتی دست داد برای شروعی مجدد ... :
 
الان که انگشتانم توان و فرصت دارد بنویسد از تو ...
الان که دلم می تونه هواتو بکنه ...
الان که عقل و ذهنم می تونه تصمیم بگیره کردن هواتو ...
الان که زبونم میتونه بگه السبلام علی الحسین ...
الان که گوشام میتونه بشنوه مداحیتو ...
 
عاقا بذار یه سلام بدم از راه دور ...
 
السلام علیک یا اباعبدلله ...
 
سلام به شاه از ططرف ذره ی ناچیز روسیاه ... 
 
حیف کاری کردم که جواب سلامتو نمی شنوم آقا ... .
سال ها پیش وقتی کسی فحش می داد، توهین می کرد یا از همه بدتر به خانواده ام بدگویی می کرد
خیلی ناراحت و داغون می شدم
اما
یک روز، یکی از دوستان خیلی با ایمان و مومنم که اتفاقا در دارالقران حرم کار می کنن
نکته جالبی رو بیان کرد
گفت: بهترین جواب به این گونه اشخاص اینه که با بی تفاوتیِ کامل رد شی. اصلا جواب ندی
نابود میشن
وقتی کسی هنگامی رانندگی بد و بیراه میگه، اگه سکوت کنی و پاسخ ندی، اتفاقا خجالت زده هم میشه
ممکنه بعد از مدتی عذرخواهی هم بکنه 
آهنگ چالوس روزبه بمانی رو گوش میدم فکر میکنم صداتو چه باید کنم...
جات خالیه و من فکر میکنم آدمی که بتونه 147 روز دوری عزیزش رو تحمل کنه؛ دوری بی امیدِ عزیزش...حتما خیلی کارهای دیگه هم میتونه بکنه.
میتونه دو شیفت کار کنه و اراده کنه درس بخونه.
دوریش سخته و الان که یکپارچه ویرانه ام بعد از زلزله ی دلتنگی...میفهمم خوب بودن خیلی بی رحمانه ست و مامان من خیلی بی رحم بود که این همه مهربون و رفیق و همراه و حامی بود...بود یا هست؟  من به فیزیک اعتقاد دارم. به
به نام او...
اول اینکه عمه رو هر کاری هم ک بکنه باز عمه هست و خاله اگه بدترین خاله هم باشه؛خاله هست!!
باز اومدم اینجا و دلم برای خاله تنگ شده... این حس همین جا بماند بین خودمان!
دوم اینکه عروس شدن و ازدواج کردن سخت است و تمام!
سوم هم اینکه عصب سیاتیک کمرم تحت فشاره چند روزی و به پای راستم تیر میکشه.با این حال امروز بیش از حد توانم رقصیدم که دختر عمه ام ناراحت نشه!و البته تلاش برای بودن دختردایی خوب!
حس چهارم هم دلتنگی و دیدن عکس های قدیمی!
حس پنجم هم ک
بنده همیشه باید خودش رو در پیشگاه خداوند مقصر بدونه و این نکته رو آویزه گوشش بکنه که هر چه قدر هم خدا رو عبادت و اطاعت بکنه، بازهم از این جهت کوتاهی می‌کنه و نمیتونه تمام و کمال بندگی خدا رو بجا بیاره.
در روایت داریم:
عنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی(علیه السلام) قَالَ لِبَعْضِ وُلْدِهِ یَا بُنَیَّ عَلَیْکَ بِالْجِدِّ لَا تُخْرِجَنَّ نـَفـْسـَکَ مـِنَ حـَدِّ التَّقـْصـِیرِ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَاعَتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ لَ
سلام 
دوستان می خواستم راجع نحوه برخورد با پسری که بهش علاقه ی خاصی ندارید رو بیان کنید، من چطور باید با احترام و بدون دلخوری با ایشون برخورد بکنم تا سرد بشن، با رفتارم هر چقدر که لازم بود بهشون نشون دادم که تمایلی ندارم ولی ایشون سماجت خاصی دارن، نیت شون رو هم نمی دونم دوستی یا چیز دگه ای هستش، من جایی میرم که نمی خوام کسی متوجه ایشون بشن ولی ایشون خیلی بی تربیت و پر رو هستن که علنا خودشون رو نشون میدن.
قبلا برام مهم نبود ولی الان چون قصد ازدو
بسم ا..قالب کلی پست ها اینجوریه که اول هر پست یه حدیث از ائمه مینویسم که برکت کارمون باشه ،و همینطور که پست هارو میخونیم یه چیزی هم یادگرفته باشیم
بعد از حدیث هم متن اصلی رو مینویسم 
بعد از اون همه اگه چیزی گفته بودم که نیاز به سند داشت ،لینک سند رو قرار میدم 
راستی این هم ادرس اینیستاگرام بنده هست 
نا گفته نماند که فضای اینجا قراره با اینستاگرام بنده کلی فرق بکنه
www.instagram.com/amirali.helli2.d22
با سلام خدمت تمام کاربران خانواده برتر
من چند وقته که در جریان کار با دختری آشنا شدم، بعدها فهمیدیم فامیل دور هستیم و خبر نداریم، برخلاف خانواده من که مذهبی هستن خانواده ایشون اعتقاد به خدا و دین و قرآن دارن ولی به مواردی مثل حجاب اهمیت نمیدن.
ولی چون تو مکان های عمومی عرف جامعه رو رعایت میکنن، خانواده ی من عرف رو ازشون دیدن و گفتن میتونه مورد مناسبی برای ازدواج باشه ...، اینم بگم که این دختر تو سن پایین پدرش و از دست داده. بعد از صحبت کردن با
خدا می دونه چقدر بی تابم... چقدر منتظر... منتظر یه فصل از یه کتاب... فصلی که خیلی برام مهمه و قراره یه نفر برام بفرسته... مطمئنم اون یه نفر درک نمی کنه چقدر برام مهمه و چقدر منتظرم.... و نمی دونم چطوری تحمل کنم ... چطوری صبر کنم... خدا کنه زود بفرسته... خدایا... خدایا...
اوضاع مملکت که خیلی قمر در عقربه‌.. ولی من سعی می کنم بی خیال باشم... مسئله ی دیگه ای منو بی تاب کرده....
دیشب شعرها رو فرستادم برای سین... امیدوارم بتونه کاری بکنه....
خلبانی که تصمیم میگیره دکمه EJECT رو بزنه، باید از تمام قسمت های هواپیمای خودش دل بکنه و فراموششون کنه؛اما تنها قسمتی که تا آخر با خلبان میمونه، صندلی خلبانه که اون رو بالا میبره و جونش رو نجات میده.اما بهنام عزیز، شما سعی کن از اون صندلی هم دل بکنی و فراموشش کنی. خیلی ممنون.
 
ما تنهاییم تو این عالم . کی با شماست ؟ هیچ کس با شما نیست .
پدر و مادر و زن و فرزند و این ها همه میذارن میرن .
چهار روز با شما هستن بعدا هم تازه هرموقع هم که با شما هستن ، در وجود خودشونن .
هیچ کس نمیتونه وارد وجود شما بشه .شما تک و تک و تنها هستین در این عالم .
اون وقت ینفر میاد میگه : { و هو معکم این ما کنتم } او با شماست
این شراب معیت ، حضور ؛ این که آدم حس بکنه که او حضور داره پیشت ، دیگه هیچ
وقت آدم تنها نیست . چون معیت او غیر از معیت خلقه ، معیت او اون چ
عیار خوب بودن یه نفر، به اراده‌شه.به این که وقتی یه کاریو تصمیم گرفت که بکنه، یا نکنه، پاش وایسه.اگه تصمیم گرفتی با ش حرف نزنی، نزن. واسش گهگاهی پیام نفرست. نفرست لامصب. نفرست.(منصور؟ دیانی؟ رضا؟ باقر؟ نوید؟ علی ف یادت رفته؟ امید و علی که هیچی. سینا سلطون؟ سینا عباس؟ تقریباً همه؟ نباید گفت خاک بر سرت؟)اگه قول می‌دی تو اون گروه ۵ نفره‌ی مزخرف که در باطن احترامی واست قائل نیستن دیگه حرف نزنی، نزن. اگه بزنی، قصدت فقط و فقط دیده شدنه. پشت پا می‌زن
چجوری کباب نشم واسه نوزادِ پره مچوری (نوزادی که قبل سی و هش هفته به دنیا اومده) که مادرش تمام طول بارداری کدئین و آلپرازولام خورده، و حالا هم بعد از دنیا اومدنش یک عالمه مشکل داره اما حتی برای معاینات روتینش هم باید از خونواده ش خواهش کنی و هی بسپری و هی پیگیری کنی که بیارنش. چرا این طفل معصوما رو دنیا میارید؟ به دنیایی که تن سالمش هم باید جون بکنه که زنده بمونه؟
فکر کنم که (این جدیده و حاصل تجربیات دو سه ماه اخیرم)،
یک مرد
وقتی که واقعا یه دختر رو دوست داره
همه زندگی و عمرش و وقتش و همه چیزش رو صرف میکنه که اون دختر رو خوشحال کنه و اون دختر کلا خوشحال باشه.
 
ممکنه سعی هم حتی بکنه که یکمی بهش زور هم بگه،
به دو دلیل:
1. کاری که دختره میکنه ممکنه اون لحظه به نفعش نباشه و پسره نمیخواد اسیبی به دختره وارد بشه
2. مردها معمولا دوست دارن یکمی قدرت و کنترل هم روی دختری که دوسش دارن داشته باشن.
 
گاهی اوقات پیش خودم فکر میکنم، به خدا میگم.
واقعا چرا آدم یه حماقت هایی رو باید بکنه؟
مثلا یکی مث جدی ۱۵ سال به دخترا تدریس میکته حتی کلاس یه نفری براشون میذاره(البته من نمیدونم با اون تکیه ارتباط تا چه حد برقرار کرده)، بعدش میاد به تور من میخوره ؛ مث خر تو رابطه با هم پیش میریم؛(یعنی واقعا من اینقدر کمبود دارم ؟؟؟!!! بعد میاد به مامانم میگه ف خیلی با بقیه فرق داره و ویژه هست.
من کیرم تو دهن شما مردا که هرجا فک میکنین میتونین مجانی کس بکنین اون می
تو خونه نشستی و ناگهان گربه ی خونگی خوشگلت میره توخاک گلدون و خودشو کثیف میکنه بالاخره کافیه یه شیطونی بکنه وازگربه تروتمیز به گربه ی کر و کثیف تبدیل میشود وحالا شما 2 تا گزینه داری یا خودت پیشولی عزیزتر از جانت رابشوری یا برای حمام بیاریش پیش ما.
حالا اینکه اصلا میشه گربه راشست؟ باچه شامپویی باید بشوریش ؟
یاچجوری تروتمیزکنی ؟  همرو دونه دونه برات توضیح میدم. اول ازهمه ناخن گربه را باید بگیریم برای اصلاح ناخن گربه به یک ناخن گیر مخصوص گربه
امروز صبح فردی رو ملاقات کردم که سمت اجرایی داشت
قانون رو به درستیِ کامل اجرا کرده بود با یک خلافکار
دقیقا طبق مقررات با متخلف برخورد کرده بود
(ضمنا آسون ترین و سهل ترین مجازات رو هم در نظر گرفته بود، با متخلف نهایتا قرار بود برخوردی کتبی بشه اون هم شاید!)
اما
احساس گناه می کرد!
چرا باید کسی که قانون رو شکسته راست راست بگرده و با افتخار تعریف کنه
و
اونی که حکم رو اجرا می کنه احساس گناه کنه؟
اجازه بدیم هر کسی هر غلطی می خواد بکنه!
از جمله کارهای روتین هرروزه ام اینه که کتاب چشم قلمبه ی علی رو بازکنم و تو هوا و با آهنگ بخونم: سیب زمینی فامیله با سیبهای درختی!
علی هم دست بکنه تو سوراخ چشم سیب زمینی بخت برگشته!
واقعا از نظر علمی سیب زمینی فامیله با سیبهای درختی؟؟
هیچی مثل فیلم دیدن نمیتونه منو به زندگی برگردونه و منو عاشق زندگی کردن بکنه!حتی فیلمی مثل جوکر که توش زندگی به گوه کشیده شده و فضای دارک زندگی رو‌ نشون میده ولیییی باز هم بعد دیدنش یه حس ذوقی برای کشف گردن زندگی تو وجود من جوانه میزنه که عاشقشم...
البته هستند فیلم هایی که بعد دیدنشون ناامید میشم نسبت به زندگی!مثل before midnight که چندوقت پیش دیدمش!فیلم دارکی نبود ولی نمیدونم عمیقا ناراحتم کرد!داغون میشم وقتی میبینم حتی عشق های واقعی هم ممکنه چه اتف
 
چی میگن اینایی که ازین شعار روانشناسی ویترینی ها میدن: «خودتو ببخش!»
آدم اصن میل عجیبی داره به فراموش کردن اشتباهاتش و ماله کشی!
شما نگی، اون زودتر خودشو بخشیده!
مهم اون سوراخیه که ازش گزیده شده و اگه یادش بره، بهش فکر نکنه، نره ببینه کجاها رو اشتباه رفته، و ... هیچ بعید نیست دوباره همون اشتباهو بکنه.
اتفاقا آدم راحت خودشو می بخشه!
اما مرور اون مسیر اشتباهه که آدم رو به مرز دیوونگی میرسونه!
 
 
*یه راه میونبر محدود موقتی پیدا کردم برای سرچ. بعد
مارک ویلموتس بلژیکی قرار است سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شود. نام بزرگی نیست اما جوان است و جویای نام. در رسانه ها از اون به عنوان فردی خرافتای یاد می شود. اگه اهل نظم و انضباط باشه و دیسیپلین کاری رو حفظ کنه، و البته کاری برای تیمهای پایه ما هم بکنه، حتی نتایج خوبی هم نگیره؛ باید راضی باشیم
تیم ملی ما بی پشتوانه است فعلا
سلام.
ارمروز دیگه بیشتر از یک ماه شد که دیگه خبری از هم نگرفتیم
برای همیشه خداحافظی کرد و رفت. بهتر این که بگم برای همیشه رفت. چون خداحافظی درست نکردیم. شاید من فکر میکردم خداحافظی بهتری بکنه..
گفت این رابطه دیگه کار نمیکنه..گفت خوشحالش نمیکنه..گفت حس میکنه داره خیانت میکنه که توی چنین رابطه ای مونده...
مشاور بمن گفته بود تو پیامی نده فعلا... من پیام ندادم و اون هم کلمه ای نگفت
بعضی شبها خیلی دلگیر میشم. جای خالیش حس میکنم. از مرحله انکار گذشتم...تو
رفته بویدم دستشویی با دخترک تو دستشویی فشار اب زیاد شد ناراحت شد منو زد دستش خورد تو چشمم
منم برا اینکه بفهمه نباید این کارو بکنه چشممو گرفتم و دیگه باهاش حرف نزدم
از دستشویی اومدیم بیردن یه دستمال کاغذی و چسب برداشتم و روی چشمم زدم
مامانم پرسید چی شده
دخترک گفت نمیتونه حرف بزنه
مامانم پرسید چرا رفتید دستشویی چی شده چرا مامانت چشمش رو بسته
دخترک: مامانم حواسش نبود چشماش ندید رفت خورد تو دیوار حالا چشمش درد میکنه روش رو بسته
ما:
عیار خوب بودن یه نفر، به اراده‌شه.به این که وقتی یه کاریو تصمیم گرفت که بکنه، یا نکنه، پاش وایسه؛ نه این که چیزی که از بچگی بهش عادت کرده رو باهاش پز بده.اگه تصمیم گرفتی با ش حرف نزنی، نزن. واسش گهگاهی پیام نفرست. نفرست لامصب. نفرست.(منصور؟ دیانی؟ رضا؟ باقر؟ نوید؟ علی ف یادت رفته؟ امید و علی که هیچی. سینا سلطون؟ سینا عباس؟ تقریباً همه؟ نباید گفت خاک بر سرت؟)اگه قول می‌دی تو اون گروه ۵ نفره‌ی مزخرف که در باطن احترامی واست قائل نیستن دیگه حرف نز
سلام این سایت تازه تاسیسه و میخواد یه لطف اندکی در حق المپیاد کامپیوتریا بکنه 
خیلی از ما ها هستیم که میخوایم یه منبع داشته باشیم که همه جوابای یه سری سوالات دوره، مرحله 2 ها، مرحله 3هارو که نمیتونیم حل کنیم بدونیم و میخوایم سریعتر اینارو یادگیری کنیم 
خب برا همین این وبسایت به کارتون خواهد اومد
مارو به دوستای المپیاد کامپیوتریتون معرفی کنید :)
ضرر نمیکنن
+ راست می گن بیانی ها فعالیتشون کم شده ها! شاید از یه هفته هم بیشتره که هر روز فقط یکی یا دو تا ستاره روشن می شن :( با شروع تابستون، بیشتر نیستین!
+ چند شب پیش بابام داشت از شبکه نمایش "جایی برای پیرمردها نیست" رو تماشا می کرد و چون دیگه آخراش رفت که بخوابه من نشستم ببینمش چون می دونستم فردا قراره ازم بپرسه آخرش چی شد؟! :)  چقدر فیلم بدی بود! بُکش بُکش! فکر می کنم تا حالا شخصیتی به بی رحمی آدم بده ی این فیلم ندیده بودم. دلم می خواست بگیرم با اسلحه ‌ی خو
تو دربی براشون پنالتی مفت گرفتن، دوتا از بازیکناشون باید اخراج میشدن که نشدن، بازیکنشون هر کاری بکنه محروم نمیشه! مربیشون صندلی پرت میکنه جفتک به توپ میزنه کسی کاریش نداره اونوقت مدیرشون با وقاحت میگه نمیدونم از داوری‌ها چیکار کنیم!! اگه حمایت‌ها از تیمتون نبود الان بجای چهاردهم جدول مثل موکت به ته جدول چسبیده بودید، برید خداروشکر کنید و دست داوراتون رو ببوسید که اجازه دادن با تفاضل گل، بالاتر از گل گهر رتبه چهاردهم قرار بگیرید
وقتی رفتم کسی غصش نگرفت وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد دل من میخواست تلافی بکنه پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد وقتی رفتم نه که بارون نگرفت هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود اگه شب میرفتم و خورشید نبود آسمون خوب میدونم مهتابی بود دم رفتن کسی گفت سفر بخیر که واسم غریب و نا شناخته بود اما اون وقتی رسید که قلب من همه آرزوهاشو باخته بود چهره هیچ کسی پژمرده نبود گلا اما همه پژمرده بودن کسائیکه واسشون مهم بودم همه شاید یه جوری مرده بودن
سلام این سایت تازه تاسیسه و میخواد یه لطف اندکی در حق المپیاد کامپیوتریا بکنه 
خیلی از ما ها هستیم که میخوایم یه منبع داشته باشیم که همه جوابای یه سری سوالات دوره، مرحله 2 ها، مرحله 3هارو که نمیتونیم حل کنیم بدونیم و میخوایم سریعتر اینارو یادگیری کنیم 
خب برا همین این وبسایت به کارتون خواهد اومد
مارو به دوستای المپیاد کامپیوتریتون معرفی کنید :)
ضرر نمیکنن
#یک_ناشناس
متن آهنگ وقتشه از علیرضا روزگار و علی سفلیحس خوبیه که احساس کنی یه نفر داره هوای دلتوسر و سامون میده با اومدنش بی سر و سامونیای دلتوحس خوبیه که تو این بارون یه نفر دستشو سقف تو کنهیه نفر که از همه دل بکنه همه زندگیشو وقف تو کنه

ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
حالِ اون عاشقی رو دارم که میخواد بره به دیدار معشوق
قلبش داره از سینه در میاد
هم خوشحاله هم دچار تشویش
فکر میکنه چطور جلو معشوق ظاهر بشه که نهایت دلبری رو بکنه
حس لبریز شدن از کنج آغوشش دیوانه کنندس
+من،جاده در راه مشهد...
+برای اومدن بماند که دارم از صبح التماس میکنم کلی هم باج دادم قراره پول بنزین ماشینش و شام امشب با من باشه :)
غمی نیست امام رئوف به لطف خویش میخردم
یکشنبه بیست و سوم تیر ماهامروز با هانا رفتیم کلاس نقاشی توی مهد کودکی که قراره بره مهد کودک   روز اول خوبی داشت. یه زنبور و یه قورباغه کشید      البته با کمک مربی    امیدوارم یه روزی برسه که شاهد پیشرفتش باشم 

دوشنبه بیست و چهارم 
جلسه دوم با یه مربی دیگه بود. این خانمه مربی نقاشی ثابته  اون دیروزی خاله کلاسشون بود    مربی از هانا پرسید میخوایی زرافه یاد بگیری؟  و هانا بعد از چندین دقیقه که سعی داشتم مجابش کنم که باید همکاری بکنه جواب داد که
اومدم روستا همه عموهام و عمه ام با همه بچهه هاشون و نوه هاشون اومدن امشب همه رو باغ پدرم دعوت کردیم همه خوش حال بودن ولی نبود عموم مثل درد بود جاش به حدی خالی بود که نبودش یک جوری بود عادت داشتیم بالای جمع بنشینه از خاطراتش بگه و ما بخندیم و هربار خاطره ای تازه داشت . دلتنگیم و مجبوریم بدون او ادامه بدیم.
من قوه خواهش کردن خیلی قویه مثلا شده برادرم با تمام بدقلقی هاش در برابرم وا بده و کاری رو که میگم بکنه یکی از پسر عموهام از ابن مزداهایی که بار
آهنگ که از تلوزیون پخش میشه، بلند میشه دمپایی‌هاش رو پاش می‌کنه، چند ثانیه می‌رقصه، بعد یکی از دمپایی‌هاش رو همون وسط درمباره و با یه دمپایی از صحنه(!) خارج میشه. چند دقیقه بعد، میره دمپایی رو برمی‌داره و اول سعی می‌کنه اون رو پای مامان و بابا و خواهرش بکنه. اما نمیشه. بعد دمپایی رو پای خودش می‌کنه می‌بینه اندازه خودشه.
بعضی وقتا هم دمپایی، قبل از این که خودش اونو امتحان کنه، از دستش میفته و مجبور میشه بره اون لنگه دمپایی که تو پاش مونده ب
چطوری میشه جریان افکار مسخره تی که هجوم میارن به مغز و نمیدارن ادم نرمال باشه و کاراشو بکنه رو متوقف و خفه کرد-_-اخه من باید چند بار به یه لحضه ی ۵ثانیه ای فکر کنم تا مغرم ارضا بشه و دیگه به اینکه چ سوتی وحشت ناکی دادم فکر نکنه-_-دقیقا کجای این خاطره باعث افزایش ntهای تحریکی میشه ک من نمیفهممش-_- لعنت به همه ی کلمه هایی ک بدون فکر به زبون میان لعنت به همه ی وقتایی که ادما بد نگات کرد لعنت به همه ی رفتارای بچگونه ام لعنت به همه ی ادمایی ک باعث میشن ما
دوستای عزیزدل!
یه راهنمایی میکنین منو؟
میخوام از الان شروع کنم به خوندن که تو المپیادای کامپیوتر و ریاضی و سواد رسانه شرکت کنم!
منابعی رو میشناسین که بتونه بهم کمک بکنه؟
چه کتاب چه سایت ..
و یه چیز دیگه که از دوستایی که انسانی میخونن میخوام بپرسم..
کتاب تست ادبیات دهم که درسنامش هم قوی باشه چی پیشنهاد میدین؟
امروز در مورد مطلبی صحبت می کنیم که خیلی همه گیره و مشکلی که خیلی از اقاییون باهاش دست و پنجه نرم میکنن و این جمله ای که از ذهن خیلی از اقایون میگذره.اینکه به خانومشون بگن :
اجازه بده خودم باشم.
آقایون بیشتر از هر چیز انتظار دارن همسرشون با اونا دوست باشه و شرایط وموقعیتش رودرک بکنه
اگر میخواین تو ارتباط تون موفق باشین وهمسر تون رو از خودتون راضی نگه دارین به این نکته ها که خدمتتون عرض میکنم توجه کنین و اونارو توی زندگیتون به کار ببرین تا متو
شاید کرونا یادمون بندازه که ... 
دوباره یادمون بندازه که انسانیم ؛ 
یادمون بندازه که در مقابل حال همدیگه مسئولیم ؛ 
یادمون بندازه که حال بد تو باید دغدغه من هم باشه ؛ چون ممکنه فردا به من هم سرایت بکنه ؛ 
یادمون بندازه که مرگ و میر مسریه ؛ 
شاید دوباره یادمون بندازه که انسانیم ، آفریده شده ایم برای مهربانی کردن، برای لذت بردن، برای ساختن و جلو رفتن و تبدیل کردن دنیا به جایی بهتر برای زندگی ؛ 
روزگار جالبی نیست ولی زمان خوبیه که کمی بیشتر به ج
نویسنده آرزوهاشو پیدا کرده
یادش اومده چیا ذوق زدش میکردن
رفته دنبال رویاهاش اونا رو به دلش برگردونده و به دلش قول داده همه ی تلاششو برای برآورده شدنشون بکنه
حالش خیلی خوبه و تعریفی تر از همیشه هم شده:)
 
سرشار از حس خوشحالی و خوشبختی و امید هستم
یه سری از مشکلاتم کم شده یه سریشون بزرگتر شدن
اما خوشبختیای من بزرگتر شدن
 
من شاد و آروم و خوشبخت دارم به زندگیه معمولیم ادامه میدم معمولی ای که برای من فوق العاده ست... مدتی نخواهم بود مدتی که معلوم ن
یه نفر به من پول بدهکاره. یکی که مثلا باهم دوست شده بودیم. پولمو نداد و به خیال خودش بالا کشید. احتمالا پیش خودش فکر میکنه خیلی زرنگه و با افتخار به همه اعلام میکنه فلانی حتی یه قرون هم نتونست از من بکنه!
تو این جریان از من هیچی کم نشد. اون پول اصلا برای من رقمی نیست که بخاطر از دست دادنش ضرر کرده باشم و یا با گرفتنش وضعم خوب بشه!
ولی این وسط، اون آدم شرف و آبروی خونوادگیشو پیش من و خونوادم از دست داد! طوری که به اون و خانوادش به چشم حقارت نگاه میکن
قرار بود آمار موثرترین وبلاگها رو ارائه بدم... 
اما از طرفی دوست ندارم بی سلیقگی در انتشارش به خرج بدم و شتاب زده عمل کنم از طرفی دیگه اصلا شرایط برای تمرکز برای این کار مهیا نمیشه...
نیاز دارم مدتی از این محیط فاصله بگیرم اما به خاطر تعهدم به انتشار این مطلب همچنان اینجام...
اگر کسی داوطلب میشه برای انتشار و جمع آوریش که این لطف رو در حق من بکنه و از این آدرس آمارها رو استخراج کنه و منتشر کنه...
اگر هم کسی نمی تونه، صبر کنید تا برگردم و این کار رو ا
روزی روزگاری تو یه جنگل سرسبز شیری زندگی میکرد. آقا شیره که دیگه کم کم داشت پیر میشد نمیتونست به سرعت قدیم بدوه. بخاطر همینم خیلی وقتا نمیتونست شکار کنه و گرسنه میموند.یه روز شیر نادان  همینطوری که داشت تو جنگل پرسه میزد و دنبال غذا میگشت به یه غاری رسید.آقا شیره یه کم داخل غار شد و بعد از اینکه همه جا رو خوب بو کرد با خودش گفت: “معلومه که اینجا یه حیوونی زندگی میکنه.”بعد تمام غارو گشت، ولی هیچ حیوون زنده ای پیدا نکرد.شیر با خودش فکر کرد: داخل غ
خیلی اهل معاشرت و برخورد هاست . آدم ها و مشکلاتشون اولویت درجه ی اول اونه . به شکل های مختلف سعی داره براشون یه کاری بکنه . اخیرا زده تو کار نامه نگاری . برای دوستاش و جوونای فامیل نامه می نویسه و سعی می کنه با حرفاش کمکشون کنه ...
من برعکس اونم . آدما و مشکلاتشون خیلی سخت به چشمم میان . و زود فراموش میشن :( نه از سر غرور و تکبر ، نمی دونم اسمش رو چی باید بذارم ...
بهم پیشنهاد داد کمکش کنم . نامه هاشو برام می خونه ، صوتشو می فرسته و منم تایپ می کنم و شیک و
آخر دعاش گفت خدایا ی آرامش قلبی به این جمع بده که چیزی که در درونشونه رو پیدا کنن...
بهترین دعایی بود که ی نفر میتونست در حقم بکنه...خدایا میشه ی روز بیام و بگم آرامشی پیدا کردم که هیچ چیز و هیچ کس مطلقا نمیتونه خرابش کنه؟
++خیلی دوست دارم سبک سخنرانیش رو...حرفاش ملموسه برام...
++میخواستم ی کتاب مربوط به وقایع کربلا واسه ی فندق بگیرم...چند جا رفتمو واسه گروه سنی اون چیزی پیدا نکردم...از آخر عجله ای کتاب به اسم پند های پدرانه خریدم که نهج البلاغه برای ک
آجرک الله یا بقیة الله
عکس از شبی که کنار مضجع شریف امامین عسکریین علیهما السلام  ماندیم...
چقدر آرامش بخش بود، خدا روزی همه‌تون بکنه!
در همچین ایامی ما شیعیان از زیارت چهره ی دلربای اماممون و درک محضرشون محروم شدیم و غیبت آقاجانمان آغاز شد...
اللهم عجل لولیک الفرج
بنظرتون چرا ما ادما همیشه منتظر یه شرایط مناسبیم تا یه کاری رو شروع کنیم ؟ مثلا همش میگیم از شنبه ؟بنظرتون چطور میشه تو یه مسیری با انگیزه موند و راهو ادامه داد ؟ 
تا حالا کاری رو که خیلی براتون مهم بوده رو با موفقیت انجامش دادید ؟
بنظرتون داشتن اراده ی قوی به چیه ؟ 
بنظرتون بیشتر ادما برای رسیدن به رویاهاشون تلاش میکنن یا فقط رویا میبافن ؟  
این پیج های انگیزشی اینستاگرام رو دیدید ؟ بنظرتون فایده دارن ؟ یعنی خوندن جملات انگیزشی میتونه کمکی
نگاه خانوم آرزوهاشو پیدا کرده
یادش اومده چیا ذوق زدش میکردن
رفته دنبال رویاهاش اونا رو به دلش برگردونده و به دلش قول داده همه ی تلاششو برای برآورده شدنشون بکنه
حالش خیلی خوبه و تعریفی تر از همیشه هم شده:)
 
سرشار از حس خوشحالی و خوشبختی و امید هستم
یه سری از مشکلاتم کم شده یه سریشون بزرگتر شدن
اما خوشبختیای من بزرگتر شدن
 
من شاد و آروم و خوشبخت دارم به زندگیه معمولیم ادامه میدم معمولی ای که برای من فوق العاده ست... مدتی نخواهم بود مدتی که معلو
بعضی وقتا....
بعضی وقتا هیچی نمیشه گفت فقد باید سکوت کرد
امروز تقریبا تا مرز گریه پیش رفتم.یه لحظه قیافه خودمو تو انعکاس شیشه قطار دیدم و خودمو جمع کردم
ما هیچک کدوممون نمیدونیم توی زندگی بقیه چی میگذره بقیه هم نمیدونن توی زندگی ما چی میگذره
فقط یک روز ازش خواهم پرسید.حتا اگر آخرین روز زندگیم باشه

پ ن:  امروز فهمیدم جدا شده! خیلی ناراحت شدم براش.فهمیدم ت هم داره بهش نزدیک میشه و دیگه مطمن شدم نقشه هایی تو کله داره و باز هم نگرانم براش.نگرانم ب خ
سلام
ساکت نگه داشتن دانش آموزان برای تدریس یک بحث ، از مشکل ترین کارهایی هستش که معلمان هر روز باید انجام بدن !
تصورش رو بکنید که بعد از اجرایی کردن هزار ترفند ! بچه ها ساکت و آرام در حال گوش دادن به صحبت های شما هستند ، ناگهان یکی از بچه ها میگه آقا اجازه ... فلانی داره اذیت می کنه یا ... !!! هیچی دیگه ، معلم بهتره که دوباره از اول شروع به تدریس بکنه  !
ادامه مطلب
امروز محی اومد پیشم حرفایی که فاطمه یکی از دوستای قبلنم که از صافی رد نشد بهم نشون داد:))
سردرد شدم از چرتو پرتایی که راجبم گفته بود و سعی داشت ذهنیت بهترین دوستمو نسبت بهم خراب کنه و خودشو خوب جلوه بده
باورم نمیشد کسی که یکسال دائم پیگیر کارام بود و بهم میگفت تنها و بهترین دوستشم اینجور کاریو بکنه
میدونین من همیشه سعی کردم حقیقتو بگم حتی اگر برام بد بشه ولی خیلی از اونایی که باهامن اینقد ک من صادقم صادقو راستگو نیستن
حالا میفهمم چطور چند نفر
من آدمِ " به راه بادیه رفتن، به از نشستن باطل"‌ام. یه فرهاد درون دارم که ترجیح میده یه تیشه‌ی بیست‌سانتی بگیره دستش و کوه بیستون رو با اون عظمت، با هزار امید و آرزو بکنه تا اینکه دست روی دست بذاره، یا از غصه مثل مجنون راهی بیابون بشه. من فرهادی‌ام که ترجیح میده به کوهکن معروف باشه، حتی اگه آخرش به شیرینش نرسه. بالاخره گر مراد نیابم، به قدر وسع باید بکوشم که.نمیگم تو هم کوهکن باش، نمیگم به راه بادیه برو، ولی حداقل این رو از من بپذیر که حسرتِ ن
خاصیت عسل و فواید عسل را خواهیم گفت.
 
درمان آکنه با استعمال از خواص عسل :
 
یک کدام از مهم‌ترین خاصیت دارویی عسل که تو صنعت آرایشی بهداشتی خیلی استعمال می‌شه , مرطوب نگه داشتن پوست هستش , عسل دارنده مواد جذب کننده‌ی رطوبته , که منجر مرطوب شدن پوست شما می‌شه و باکتری‌های آکنه رو از میان می‌بره .
 
خودداری از پیری زودرس با عسل :
 
آنتی‌اکسیدان مو جود تو عسل ارگانیک , به خودداری از پیری زودرس امداد می‌کنه . شما با میل کردن روزمره عسل , وارد کردن
متن آهنگ کوتاه بیا پازل باند
تنگه دلم خیلی ولی نمیارم به روت مقصر منم لعنت به من بار آخرم بودکه عاشق شدم ولی نبود دست خودم طرز نگات برگ برندت بودمیتونستم برم خیلی زودتر از این حرفا نشد راضی دلم اما که دل بکنهبار اولی که ما همو دیدیم دلم رفتو باید رد میشدم از تو مثل همهکوتاه بیا دل پریشون کوتاه بیا کو تا بیاد یکی مث اون کوتاه بیا
بزودی
ادامه مطلب
این پیاده رویِ میلیونی اربعینِ حسینی ...
این اتحاد بین المللی که بین مستضعفین شکل گرفته ...
این آل صعودی که حکومتش از هر زمانِ دیگه ای متزلزل تر شده ...
23 سال آینده ای که چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نداره ...
اروپایی که پر شده از مشکلات و کشمکش های داخلی ...
امریکایی که آخرین تیرِ ترکشش که همین تحریم ها بود هم که به سنگ خورد ...
و ایرانی که روز به روز قدرتمند تر میشه ...
و اگه یه همّت کوچیک دیگه بکنه و اقتصادشو از نفت بی نیاز کنه تبدیل میشه به ابرقدرت
متن آهنگ کوتاه بیا پازل باند
تنگه دلم خیلی ولی نمیارم به روت مقصر منم لعنت به من بار آخرم بودکه عاشق شدم ولی نبود دست خودم طرز نگات برگ برندت بودمیتونستم برم خیلی زودتر از این حرفا نشد راضی دلم اما که دل بکنهبار اولی که ما همو دیدیم دلم رفتو باید رد میشدم از تو مثل همهکوتاه بیا دل پریشون کوتاه بیا کو تا بیاد یکی مث اون کوتاه بیا
بزودی
ادامه مطلب
زندگی دو نفره همیشه هم دو نفره نیست، اینجور که فکر کنیم فقط ما
دوتاییم که زندگیمونو با علاقه خالص نسبت بهم میچرخونیم، درواقع خانواده و
فامیل (اونم فامیلای تاثیر گذار) خیلی میتونن روی روابط موثر باشن...چیزی
که در دوران نامزدی و بعدش حتی،رابطه رو ممکنه حساس یا خدشه دار بکنه همین
روابط خونواده ها با هم یا فامیل همدیگه هست... این چندروز یه کنتاکت پیش
اومد بیشتر سوتفاهم بوده ولی چه حس بدی رو تجربه کردم ..... خدا رو شکر خدا
رو شکر وقتی به گوش علی رس
به خاطر وجود حجمه‌‌ی جمعیت واگن متروی خط یکِ ساعت 17:30 رو به جمعیت و تکیه زده به در مترو ایستاده بودم و گذاشتم صدای همایون هرکاری دلش میخواد بکنه و همزمان با بستن چشمام آهنگ "عاشقی" من و برد به قطاری که به درش تکیه زدم و صدای همایون همراه غروب آفتاب ساحل دریای فیروزه‌ای و صورتی که از پنجره‌ی رو‌به روم میبینمش تمام حواسم و گرفته از قطار فقط یه خلسه دارم و از دریا و موسیقی کلی حس مثبت و خوب...
.
.
پ. ن: درد‌های ماهیانه هم نمیتوانست از او رویا، رویا
دیروز پست فیلم نداشتیم چون پریروز ۲تا داشتیم!
 عاقا... من اهنگ معروفشونو into the unknown رو اولین بار چیزی ک‌ پنیک! خونده رو گوش دادم... و خ دوسش نداشتم:)) تا اینکه چند روز پیش کاور Aurora رو گوش دادم و شدیدن روم تاثیر گذاشت... حالم رو بد کرد و ... (پستش رو هم تو قسمت موسیقی میتونین ببینین!) بعد فقط با اون نوای معروف آشنا بودم و اینکه السا قراره دوباره ی کاری بکنه...
بعد دفعه اول ک خاستم ببینمش دوبله و سانسور بود! ک کنسل شد و افتاد ب امشب...
عاقا من شدیدن راضی بودم
داستان درباره هانا دختر جوانیه که عاشق یک گرگینه می شه و باهاش ازدواج می کنه بدون اینکه به این فکر بکنه که بچه هاش هم ممکنه گرگینه بشن! یوکی (برف) و آمه (باران) به دنیا میان و ...
یکی از جذابترین انیمه هائیه که تا به حال دیدم. انیمه ی فانتزیی که داستانش رو درست و خوب روایت می کنه و با وجودی که حدودا دو ساعته اما به هیچ وجه کسالت بار نمی شه و لحظه های لذت بخشی رو براتون به وجود میاره! و درسته پایانش می تونست لذت بخش تر باشه ولی به اندازه کافی لذت بخش ب
   
این انیمه از روی یک مانگا* اقتباس شده. داستان تقریبا اینطوری شروع می شه که دختر ناشنوایی (نیشیما) وارد یه مدرسه می شه اما همکلاسی هاش با رهبری پسری به نام ایشیدا مدام آزارش می دن تا اینکه به خاطر همین آزار و اذیت ها نیشیما از اون مدرسه میره و همه تقصیرها میفته گردنِ ایشیدا و اینبار نوبت اونه که اذیت و طرد بشه... سال ها از اون اتفاق گذشته و ایشیدا الان پسریه افسرده، منزوی و تنها! اون این رو نتیجه همون کارهای بدِ خودش می دونه پس تصمیم می گیره که
رئیس من همیشه از دستم می‌ناله که چرا کارها رو به موقع تحویل نمی‌دم یا چرا حداقل در جریان پروسه کار قرارش نمی‌دم. لابد پیش خودش فکر می‌کنه که من صبح تا شب در حال جستجو و تحقیق و یادگیری مطالب جدید در حوزه برندینگم. زهی خیال باطل! آخه کدوم پروسه تولید مرد حسابی؟ من ته تهش دم ددلاین یا حتی بعد از اون، وقتی خیالم راحت شد که دیگه آب از سرم گذشته تازه رغبت می‌کنم یک تکونی به باله‌هام بدم. اون هم نه کله صبح و فوری. می‌ذارم خورشید قشنگ غروبش رو بکنه،
همه از پیر وجوان یادمونه . تا چند سال پیش تمام هیئت های شهرستان هم در دهه اول محرم وهم دهه سوم صفر به عزاداری می پرداختند . دهه اول محرم که الحمد لله هر سال عزاداریها بهتر از سالهای پیش و باشکوهتر برگزار میشه .لکن باید توجه داشته باشیم عزاداریهای دهه سوم صفر داره از یادمون میره ! بهانه اون را هم گذاشته ایم پیاده روی اربعین . مگر چند درصد اعضای هیئت ها در این پیاده روی شرکت می کنند ؟ اون چند درصد هم که مشرف میشند اکثرا یکی دوروز بعد اربعین برمی گر
 رسول خدا ص فرمود خدای تبارک وتعالی فرماید انها که برای ثواب من عملی میکنند نباید باعمالیکه انجام میدهند تکیه کنند زیرا ایشان اگر در تمام عمر خویش کوشش کنند ودر راه عباتم خودرابزحمت اندازندباز مقصر باشند در عبادت خود بکنه بندگیم نرسند نسبت بانچه از من طلب مبکنند که کرامت و نعمت در بهشت ورفعت بدرجات عالی در جوارم باشد ولی تنها برحمتم  بابد اعتماد کنند و بفضلم امیدوار باشند و بحسن ظن بمن اطمینان کنند انگاه است که رحمتم ایشان را در یاتد ورضو
از حرف های مهسا محب علی.کتاب های خانم محب علی را نخوانده ام. از این بابت هم ناراحتم. چون نویسنده ایی است که از حرف زدنش ، نوشتنش شروع می شود. جمله هایی از او شنیده ام که برایم فوق العاده عجیب و همینطور عادی و طبیعی و بی هیچ تصنع بر زبانش جاری میشد.او می گفت: 
«نویسنده که نه دنیا داره و نه آخرت، نه آینده داره و نه احترام، و نه درآمد و کتاب هاش هم راحت سانسور میشه، هیچ و هیچ از این کار نصیبش نمیشه و فقط با عشق و دیوونگی می نویسه، حیفه حالا بیاد و خود س
فقط دکلره ریزش مو میده؟ آخه این موی مشکی پرکلاغی ای که  روش زده بود قهوه ای سوخته و البته تو پاچه ی من کردن به جای گردویی انصافا موهامو نمیریزونه :) حالا دو یا سه بار هم روغن آرگان اندازه سه چهار قطره به کل سرم زدم که بعید می دونم همچی معجزه ی درجایی بکنه چون اگه میخواست موی من آسیب ببینه قطعا با رنگ می دید درسته؟ 
خوب حالا ضرر رنگ چیه؟ راسته میگن موها رو بیشتر سفید می کنه؟ 
از رنگ موهام ناراضی نیستم خوب معلومه اونی که من نمیخوام نیست ولی حتی یه
داشتم روی پایان نامه ام کار میکردم که به یه مشکل برخوردم.
من تونستم با راهنما، عدد هر صفحه رو عوض کنم. مثلا صفحه 1 تا 5 با حروف الفباست و عدد صفحات 6 تا آخر عدد از 1 شروع میشه تا آخر.
اما وقتی index table رو میزدم، بر اساس صفحه واقعی فهرست میکرد.
یعنی مثلا اگر صفحه 7 نوشته بودم فارابی، دقیقا همین صفحه 7 رو مینوشت بجای اینکه بزنه مثلا صفحه 2.
خب چه باید میکردم؟
وقتی manuel page Break رو میزدید، کافیه تیک chang page number رو بزنید!
اینطوری index تشخیص میده که صفحات رو چه جوری
گاهی وقتا هست که آدم دلش میخواد توی زمان و مکان حال حاضرش نباشه، بستگی به شدت عامل ناراحت کننده داره، ممکنه این عامل روی ذهن آدم تا حدی اثر بذاره که حتی طرف آرزوی مرگ بکنه...
همه ی آدمهای دنیا توی زندگیشون ای کاشهایی رو داشتن و دارن و قطعا خواهند داشت، اما این که ای کاش‌ها و افسوس‌های زندگی من دراین حد باورنکردنی زیاد هستند یه کم آزاردهنده‌ست، قصدم نوشتن متن غمگین نیست، میشه اسمش رو گذاشت نوشتن برای رهایی از «غمباد»، اما گاهی سختی‌های زن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها