نتایج جستجو برای عبارت :

محکم بشین دلم، این دور آخره.

Ashvan
Bekhand
#Ashvan
اگه دلت گرفته
اگه که ناامیدی
اگه تو اوج سختی
بازم ادامه میدی
اگه دلشوره داری 
نمیخوابی انقدر که بیقراری
 نباید ناامید باشی
 چون تو خدارو داری
تو برو زیر بارون
 نگاه به این و اون نکن و 
دستتو بگیر رو به روی آسمون 
بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت 
فکر کن این باره آخره 
بگو که دوسش داری 
همیشه تا آخرش 
خندید توام بخند
کمک کن به کسی که محتاجه به نون شب 
حاضره بده واسه بچش حتی جونشم
زیر نور شمع 
تو آغوش هم 
اگه خندیدن تو هم بخند 
تو برو
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
 
از خدا بخواه حکمتی به تو بده که در بدترین شرایط هم بتونی محکم بر اراده خودت بمونی
و نلغزی
و سست نشی
و ناامید نشی
ایمانت ترک برنداره
آینده برای صابران خیلی شیرینه
شیرینی ای شیرین تر از، صبر بر خوردن زهر به حلاوت، نیست .. 
خدا راه رو نشون میده 
سلام خدمت همه مخاطبین
داستان برای بار چهارم رفت روی بازنویسی ، این بار بار آخره و دیگه باز نویسی نمیشه تا یک نسخه اش در اختیار دوستان به صورت مجازی و رایگان قرار بگیره تا بازخورد های شما رو دریافت کنه
داستان توی اولین نوشتن خیلی غیرواقعی بود ولی الآن بهتر شده و واقعی تر و عینی تر شده
 
 
دل انسان همانند قلعه ای محکم و قوی از موادی  ساخته شده که هیچ انسانی نمی تواند وارد شود . شما می توانید با این مواد قلعه دلتان را محکم محکم نموده تا هیچ نیرویی نتواند وارد قلعه شود . 
وان مواد چیزی جز ....
خشم ،نفرت گله و شکایت ،غرور و کبر، تعصب ، بدبینی و... نیست 
فقط مواظب باشید در ان احساس خفگی نکنید . 
 
 
 
 
 
دل انسان همانند قلعه ای محکم و قوی از موادی  ساخته شده که هیچ انسانی نمی تواند وارد شود . شما می توانید با این مواد قلعه دلتان را محکم محکم نموده تا هیچ نیرویی نتواند وارد قلعه دلتان شود . 
وان مواد چیزی جز ....
خشم ،نفرت گله و شکایت ،غرور و کبر، تعصب ، بدبینی و... نیست 
فقط مواظب باشید در ان احساس خفگی نکنید . 
 
 
 
مدتها فضاهای مختلفی رو برای نوشتن امتحان کردم اما انگار هیچکدوم متعلق به من نبودن.از طرفی من انگار ناگزیرم به نوشتن برای ثبت تک‌تک لحظاتی که ممکنه دیگه تکرار نشن و من باید یجوری اونا رو مثل مهره های یه تسبیح به نخ بکشم تا هرچه منسجم تر توی خاطرم بمون و البته برای ریختن احساساتم توی ظرف واژه‌‌ها.
اینجا پناهگاه آخره.
از آشنای باتون خوش‌وقتم.
گاهی بعد از اتمام ساعات اداری قدم زنان به فلان قسمت فلان پارک می‌روم. آنجا گردِ حوض بزرگی پیرزن و پیر مرد ها ورزش گروهی انجام می‌دهند و من این اتفاق را از کمی عقب تر، روی یک نیمکت سبز رنگ دنبال می‌کنم... یکی از پیر زن ها ، دوست ندارم اینطور صدای‌ش بزنم! چرا که خیلی پویا و پر انرژی‌ست! ست ورزشی سفیدی به تن دارد که روی آنها نخل های سیاه است! هر روز رنگ شال‌ش را عوض می‌کند و چهار شنبه ها هم شال سفید... همیشه لبخند دلنشینی به لب دارد و تمام حرکات ر
یکی از غول های تخصص که درواقع غول آخره، کیس بورد هست، یعنی یک بیمار باید پیدا کنیم که چهار قسمت فکش جراحی بخواد ... تا اینجاش که به سختی پیدا میشه ... قسمت دردناکش اینه باید از مرحله به مرحله ی جراحی عکس بگیریم ... و واقعا حس بدی از این کار دارم ... اینکه مدام باید لب و گونه و زبون مریض رو کنار بزنم و اونم کلی اذیت بشه که یک عکس خوب ازش دربیارم ... اصلا نه خوشایند مریض نه من ... ولی مجبوریم نمیدونم چرا تو سیستم آموزشی به این قسمت حقوق بیمارا توجه نمیشه ...
لش کردم روی تخت..
اتفاقی به چندتا وبلاگ از بلاگفا سر میزنم و تاریخ ساختشون رو نگاه میکنم
تازگی ها به تاریخچه‌ها دقت میکنم. به اینکه چند وقته ی نفر، یک جای ثابت مینویسه و از گذشته‌ش فرار نکرده. هیستوری وبلاگ خودم رو میبینم که از سال ۹۵ اینجا مینویسم.
من از ۹۳ به وبلاگ برگشتم. سال کنکور با پیامک پست میذاشتم و بعد اون وبلاگ رو پاک کردم 
اینجا برای من خونه‌ی اول و آخره. جایی که وقتی از همه بریدم بهش پناه میارم و حرفام رو میندیسم. و اینجا قدیمی‌تری
دانلود آهنگ مهدی یراحی به نام نمیشه ادامه داد دانلود کیفیت های ۳۲۰دانلود کیفیت های ۳۲۰ ، ۱۲۸ و این موزیک از رسانه بی موزیکDownload ahang jadid Mehdi Yarrahi be name Nemisheh Edameh Dadدانلود موزیک زیبا و جدید آهنگ نمیشه ادامه داد

حتی فکرشم نکن نمیشه ادامه داد تا میام ببخشمت یچی یادم میاد
میدونی حق با منه پس به اول برنگرد وقتی اصرارم به عشق چیزیو عوض نکرد
حتی فکرشم نکن نمیشه ادامه داد تا بیام ببخشمت همه چی یادم میاد
نگو بی رحم شدم واسه من که ساده نیست نگو بار آخره اولی
  دانلود آهنگ اشوان – بخند

Download New Music Ashvan – Bekhand

 



 

دانلود آهنگ اشوان بخند


دانلود آهنگ اشوان بخند
 

متن آهنگ اشوان با نام بخند

 


اگه یه دیوونه یه فقیر بی خونه
تو اوج درد و رنجش میخنده میخونه
اگه تو اوج دردی خدا رو حس کردی پس بخند آره بخند
تو برو زیر بارون نگاه به این و اون نکن و دستتو بگیر رو به روی آسمون بخند چشاتو ببند
برو پیش مادرت فکر کن این باره آخره بگو که دوسش داری همیشه تا آخرش خندید توام بخند
تو برو زیر بارون نگاه به ای
 
 
این روزها بهای زندگی عجیب و غریب شده .
برای دولت زندگی عدد شده .
برای اونی که تا دیروز قصد خودکشی داشت شده نعمت .
برای اونی که زندگی بهای بالایی داشت بی ارزش شده .
 
 
این قطره ها شاید قطرات آخر باشه . مزه مزه کنان و با سرخوشی نوش جانش کنیم .
هر چی میگذره خبرهای جدیدی حاکی از حمله به سایر ارگان های بدن شنیده میشه .
مرگ در افراد بی علامت زیاد شده .
سکته مغزی در افراد 30 تا 50 سال در نیویورک 7 برابر شده.
خلاصه با بد دشمنی سر و کار داریم . موذی و غیرقابل پ
بانوان محجبه برای داشتن حجاب 20 دلیل محکم را عنوان کرده‌اند: 1-اسلام می‌خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. 2- امام صادق (ع): برای زن مسلمان جایز نیست روسری و پیراهنی که تنش را نمی‎پوشاند به تن کند.[1] 3- ارزش زن بالاتر از آن است که وجودش را […]
نوشته 20 دلیل محکم بانوان محجبه برای رعایت حجاب اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
امروز اینستامو نصب کردم بعد این حلقه رنگ رنگی ها رو دوره یه استوری دیدم
از نرگس پرسیدم اونم نمیدونست جریانشو
خلاصه یه سرچ عمیق به عمل آوردم و پی بردم
اولا که کشف جالبی بود
دوما ، قدیما مگه خدا عذابو به اینا نازل نمیکرد؟کدوم قوم بود؟
عذابشون سیل بود؟یا زلزله یا توفان؟!
الان چرا اینهمه شیک شده قضیه؟
فک کنم خدا دید عذاب و این حرفا فایده نداره
تاکتیکشو واسه مقابله تغییر داده
××××××
خلاصه به زور جلو نرگس رو گرفتم که هشتگه pride و ازین کوفت و زهرمارا
 
یه وقت هایی آدم به خودش دلداری میده که همه مشکلات دیر یا زود یه روزی تموم میشن... بعد میبینه همیشه یه مشکلی یا مسئله ای هست برای دغدغه فکریش! 
یه وقت هایی عصبانی میشه از تموم نشدن این بدبختی ها! با خدا، با دنیا، با خودش حتی دعوا میکنه و قهر میکنه!
یه وقت هایی دوباره دلش نرم میشه، راه میفته به همون امیدی که از اول داشت، که تموم بشن این چیزا!! 
یه وقتایی حتی تکیه میکنه به بعضی چیزا و آدما و لذت همنوع دوستی و محبت رو حس میکنه!! 
یه وقتای زیر شونه اش و
- از بیان عزیز، یه سوال دارم. الآن این سطح امنیتی سایت رو بردین بالا یا آوردین پایین؟ چون این حالتی که الآن هست اصلاً جالب بنظر نمیرسه. من زیاد سر در نمیارم ولی قاعدتاً یک سیستم امن نباس تمام اطلاعات ورودی رو ذخیره کنه و بصورت لیست نشون بده، اینطور نیست؟
- هی آپدیت گوشی میاد، (آپدیت هم که نیست، انگار فقط پکهای تکمیلیِ اون شاهکار قبلی در آپدیت آخره، بازم میبینی همونه که بود!) ما هم که وای فای نداریم، به هیچ جایی که وای فای داشته باشه هم نمیتونیم
فقط بغلم کن مثل اون روز،بدون هیچ حرفی،میخام تو این جهنم زنده بمونم،میخام ادامه بدم،مهم نیست که دیده نشدم مهم نیست که پذیرفته نشدم،مهم نیست که تحقیر شدم،ولی مهمه که تو الان کنارمی، لطفا دستامو محکم تربگیر،توی این جهنم جلوی همه محکم بغلم بکن.:)
یک شب به یاد ماندنی وهیجان انگیزبرگزاری جشن و مهمانی شما به صورت متفاوتمراسم عروسی ،عقد ،نامزدی ،تولد ،حنابندان ، بعداز تالاردستگاه دی جی سیستم نور و صدای حرفه ایبلک لایت، لیزرخطی آبی ، مووینگ،بخار ساز،پرده ال ایدی،فلش بک پرژکتور وپار ال ای دی ...دستگاه دی جی پایونیر ،موزیک حرفه ای و به روزمیکس متفاوت و حرفه ای موزیک ، همراه با شومن حرفه ای و با سابقه  کیفیت حرف اول ماستکافیست فقط یکبار امتحان کنید ...قیمت باورنکردنی و همسان با بودجه شماتسف
امیر المومنین علیه السلام ریسمان محکم الهی محکم
ابی نصر عیاشی رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است:
۱۲۲- عن ابن یزید قال: سألت أبا الحسن علیه السلام عن قوله: «واعتصموا بحبل الله جمیعا» قال: علی بن أبی طالب علیه السلام حبل الله المتین.
عمر بن یزید بیاع السابری گفت: از امام کاظم علیه السلام پیرامون آیه «همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید» پرسیدم؛ آن حضرت فرمودند: آن ریسمان محکم علی بن ابی طالب (علیهما السلام) است.
تفسیر
نه......
برای خیلی از ما آدم ها گفتن این کلمه بسیار سنگین و سخته.
فکر میکنیم با گفتن این کلمه خیلی چیزها از دست خواهیم داد.
اما من فکر میکنم استفاده به جا و به موقع از این کلمه باعث میشه تو خیلی چیزها رو بدست بیاری.
مثل الان من.... 
وقتی تو محکم میگی نه.....   خیلی از نزدیکترین هایت به کلی بهم میریزن و تو رو تحقیر میکنند،گاهی کارشون به جایی میرسه که با تو قهر میکنند
اما به نظر من باید بهشون زمان داد تا معنای حرف های تو رو درک کنند و متوجه دلیل نه گفتن تو
در راستای آمادگی برای ورود به ماه مهر دارم خوابم‌رو کم کم تنظیم می کنم ،فعلا سه شبِ دوازده می خوابم تا نه که تا مهر این ساعت رو برسونم به یازده تا هفت.
چون سال تحصیلی امسال، سال تحصیلی نیست که، ماراتونه :// اشتباه اول اشتباه آخره -_- 
می‌خوام اون اشتباه سر هر چی که باشه حداقل سر خواب موندن نباشه.
+ ایام محرم تسلیت.
++ منم دعا کنید لطفا.
گلشیفته تو گوشم میخونه و اشکه که تو چشمام دویده. تلگرامو باز کردم به امید اینکه پیامی داشته باشم ازت. و هیچ. نیستی. آخرین پیامم که به طرز مسخره‌ای نوشتم عصر بخیر سین خورده و بعد اون هیچ. اینا ناله‌های آخره اما. نمیذارم دوست داشتنت زمینم بزنه. دوست داشتن واسه زمین زدن نیست که، واسه بلند شدنه، واسه هر چیه جز این چیزی که توش گیر کردم. که اصلا پشیمون شدم از زدن اینجا. گفتم اینجا رو زدم که ازت ننویسم، ولی همش شده تو. که بیشتر پرو بال دادم به فکرا و حس
ریشه ما، همان فهم، خرد ودانایی، منطق، اراده محکم، اعتقادات، احساسات و عواطف، اخلاق، دانش وآگاهی ماست.اگر بخواهیم موثر، راهگشا و قابل تمجید باشیم، باید ریشه داشته باشیم، ریشه هایی مستحکم وقرصی همانند ریشه تنومند یک گیاه کوچک که آسفالت‌ها را می شکند و سر بیرون می آورد ما هم میتوانیم با ریشه های محکم از پس هر سختی و مانعی سر بیرون آوریم.
«و در آخر، من، مرد خاکستری از ایتالیا، و من، مهرو از تهران، و من، الی از نمی‌دونم فعلا کجا این ماه هم با شما بودیم» این یکی از بزرگ‌ترین خواسته‌های من از این جهانه، که سال‌ها بعد با دوستانی که از دهه‌ی سوم زندگی می‌شناسم اما حالا دور از هم زندگی می‌کنیم، ینی خیلی دور از هم، رادیویی بسازیم و مثل حرف‌های این روزهامون با مرد خاکستری، از همه چیز حرف بزنیم. به همین سبکی که باهم حرف می‌زنیم، با همون شوخی‌ها، خندیدن‌ها، گاهی وقت‌ها سکوت کردن
سست ترین کلمه " شانس" استبه امید آن نباش
محکم ترین کلمه " پشتکار " استآن را داشته باش
سالم ترین کلمه " سلامتی " استبه آن اهمیت بده
شایع ترین کلمه " شهرت " استدنبالش نرو
ضروری ترین کلمه " تفاهم " استآن را ایجاد کن
دوستانه ترین کلمه " رفاقت " استاز آن سوء استفاده نکن
اصلی ترین کلمه " اطمینان " استبه آن اعتماد کن
ضعیف ترین کلمه " حسرت " استآن را نخور
 
صبح بخیر :)))) من بالاخره کم کم دارم خودم میشمو زود بیدار میشم. 
امروز شایدم دیشب فکر میکردم در مورد پست قبلیم که اینجوریم مبوده که هیچ درواقع مسئله ای با شلوغی و جمع نداشته بوده باشم. بلکه من مشتاق جمع نبودم و تنهایی رو همیشه ترجیه میدادم. شاید این به مرور بدتر شده. نمیدونم باز هـم. فقط میخوام خوب شم حداقل بهتر بشم. فکر کردن به این که تا اخر عمرم این اضطراب رو بگیرم منو میترسونه. 
بیخیال. برم شروع کنم برنامه ی امروزمو که قراره بترکونم. کتابم احتم
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم ♫●♪ ♥‿♥ ♪دور نبود از عشقمون چشای بد ♫●♪ ♥‿♥ ♪بعد تو منم شدم دچار درد ♫♪ ♥‿♥ ♪رفتی و دلتنگیای سمی و آخره شب !!!♪ ♥‿♥ ♪آخرش قلب منو مچاله کرد ♫●♪ ♥‿♥ ♪
مثل قبلنا نشد چشمای تو ♫●♪ ♥‿♥ ♪نه نشد نفهمیدم کجا یهو !!!♪ ♥‿♥ ♪تورو گم کردم و ندیدمت خودت بگو ♫●♪ ♥‿♥ ♪ته این عشق چرا دو راهی شد♫♪ ♥‿♥ ♪
چه امتیازی به این آهنگ میدی؟
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم ♫●♪ ♥‿♥ ♪دور نبود از عشقمون چشای بد ♫●♪ ♥‿♥ ♪بعد تو منم شدم دچار درد ♫♪ ♥‿♥ ♪رفتی و دلتنگیای سمی و آخره شب !!!♪ ♥‿♥ ♪آخرش قلب منو مچاله کرد ♫●♪ ♥‿♥ ♪
مثل قبلنا نشد چشمای تو ♫●♪ ♥‿♥ ♪نه نشد نفهمیدم کجا یهو !!!♪ ♥‿♥ ♪تورو گم کردم و ندیدمت خودت بگو ♫●♪ ♥‿♥ ♪ته این عشق چرا دو راهی شد♫♪ ♥‿♥ ♪
چه امتیازی به این آهنگ میدی؟
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم ♫●♪ ♥‿♥ ♪دور نبود از عشقمون چشای بد ♫●♪ ♥‿♥ ♪بعد تو منم شدم دچار درد ♫♪ ♥‿♥ ♪رفتی و دلتنگیای سمی و آخره شب !!!♪ ♥‿♥ ♪آخرش قلب منو مچاله کرد ♫●♪ ♥‿♥ ♪
مثل قبلنا نشد چشمای تو ♫●♪ ♥‿♥ ♪نه نشد نفهمیدم کجا یهو !!!♪ ♥‿♥ ♪تورو گم کردم و ندیدمت خودت بگو ♫●♪ ♥‿♥ ♪ته این عشق چرا دو راهی شد♫♪ ♥‿♥ ♪
چه امتیازی به این آهنگ میدی؟
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم ♫●♪ ♥‿♥ ♪دور نبود از عشقمون چشای بد ♫●♪ ♥‿♥ ♪بعد تو منم شدم دچار درد ♫♪ ♥‿♥ ♪رفتی و دلتنگیای سمی و آخره شب !!!♪ ♥‿♥ ♪آخرش قلب منو مچاله کرد ♫●♪ ♥‿♥ ♪
مثل قبلنا نشد چشمای تو ♫●♪ ♥‿♥ ♪نه نشد نفهمیدم کجا یهو !!!♪ ♥‿♥ ♪تورو گم کردم و ندیدمت خودت بگو ♫●♪ ♥‿♥ ♪ته این عشق چرا دو راهی شد♫♪ ♥‿♥ ♪
چه امتیازی به این آهنگ میدی؟
بیا حالم بده چند شبه خواب تورو میبینم ♫●♪ ♥‿♥ ♪دور نبود از عشقمون چشای بد ♫●♪ ♥‿♥ ♪بعد تو منم شدم دچار درد ♫♪ ♥‿♥ ♪رفتی و دلتنگیای سمی و آخره شب !!!♪ ♥‿♥ ♪آخرش قلب منو مچاله کرد ♫●♪ ♥‿♥ ♪
مثل قبلنا نشد چشمای تو ♫●♪ ♥‿♥ ♪نه نشد نفهمیدم کجا یهو !!!♪ ♥‿♥ ♪تورو گم کردم و ندیدمت خودت بگو ♫●♪ ♥‿♥ ♪ته این عشق چرا دو راهی شد♫♪ ♥‿♥ ♪
چه امتیازی به این آهنگ میدی؟
ای خدای خوبی ها...
بیا نزدیکتر، آنچنان که از رگ گردنم هم به من نزدیک تر باشی... بیا که غم دلم را به تو بگویم. بیا که بگویم چقدر از دوری ات ناله میکنم؟
خدایا، خوش داری ضجه زدن مرا نگاه کنی؟
خدایا، خوش داری در نیمه های شب، با پای برهنه و چشم های خواب آلود به دیدارت بیایم و جسم نیمه جانم همچنان بعد از این توهم در خودش بتپد؟
خدایا، خوش داری؟
مثل آقاجون که یک کشیده محکم میزد به آدم، بعد هم چنان محکم بغل میکرد آدمو که انگار صدای هق هق عمیقش از تو سینه من د
بنام هستی بخش مهربان و رئوف
باسلام.
احتمالا برای شما هم پیش امده که قصد داشته باشید،پیچ را محکم کنید،ولی پیچ گوشتی زمانی که قصد دارید پیچ ها را سفت کنید،لیز میخورد و کار برای شما مشکل میشود! برای اینکه بهتره بتوانید پیچ ها را محکم کنید،بهتر از است،مقدار  کمی روزنامه معمولی را بریده و به دور پیچ گوشتی تاب دهید،سپس اقدام به محکم کردن پیچ خود کنید.. اینطور ، پیچ گوشتی کمتر در حین سفت کردن در دستان شما لیز خواهد خورد و پیچ ها محکم تر خواهند شد.

امیر المومنین علیه السلام ریسمان محکم الهی (عروة الوثقی)
فخر رازی از علما و مفسرین بزرگ اهل سنت عمری می‌نویسد:
وَمَنِ اتَّخَذَ عَلِیًّا إِمَامًا لِدِینِهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى فِی دِینِهِ وَنَفْسِهِ.
هر کس علی (علیه السلام) را امام خویش قرار دهد، در دینش و برای خودش، به عروة الوثقی (ریسمان محکم) چنگ زده است.
تفسیر الفخر الرازی، تالیف فخر رازی، جلد ۱، صفحه ۲۱۲، چاپ دار الفکر
٢٤/٢٤. عَلِیُّ‌ بْنُ‌ مُحَمَّدٍ، عَنْ‌ سَهْلِ‌ بْنِ‌ زِیَادٍ، عَنْ‌ إِسْمَاعِیلَ‌ بْنِ‌ مِهْرَانَ‌، عَنْ‌ بَعْضِ‌ رِجَالِهِ‌:
عَنْ‌ أَبِی عَبْدِاللّٰهِ‌ عَلَیْهِ‌السَّلاَمُ‌، قَالَ‌: «الْعَقْلُ‌ دَلِیلُ‌ الْمُؤْمِنِ‌ »(۱).
 
ترجمه:
٢٤/٢٤. على بن محمد، از سهل بن زیاد، از اسماعیل بن مهران، از بعضى از مردان خویش که راوى حدیث‌اند، از امام جعفر صادق علیه‌السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود که: «عقل رهنماى مؤمن است».
 
پی‌نوش
دانلود اهنگ هربار این درو محکم نبند نرو
آهنگ هربار این درو محکم نبند نرو
دانلود آهنگ هر بار این درو ریمیکس
دانلود اهنگ ماکان باند هر بار این درو

دانلود اهنگ ماکان بند هربار این درو
دانلود اهنگ هر بار این درو
دانلود آهنگ ماکان بند هر بار این درو
ریمیکس هر بار این درو
دانلود آهنگ جدید ماکان باند هر بار این درو
همینک از رسانه آپ موزیک ترانه بسیار زیبای ماکان بند بنام هر بار این درو همراه با تکست و کیفیت عالی آماده است
شعر : ماکان بند و مهشاد عرب /
امروز کنکور داشتم...
تنها حلقه نزدیکان خبر داشتند...
سخت است بخواهی رشته‌ات را عوض کنی و نخواهی کسی بفهمد...
در حال کنکور خواندن باشی و تنها افراد کمی بدانند.
آن‌هایی هم که می‌دانند کاملا ندانند چه رشته‌ای!
با وجود توکل و اعتقاد به اینکه اگر نخواهد نمی‌شود...
صبح کمی دلهره داشتم.
این یک هفته مریضی و کارهای مانده و دیر شروع کردن و ...
یک جمله حال دلم را به هم ریخت... خونم را به جوش و خروش آورد.
«اگر دانشگاه اصلاح شود، مملکت اصلاح می‌شود»
انگار قدم‌
 بدون دست گرفتن به چیزی این کار رو
از هفته پیش شروع کرده و هر روز به تعدا قدم هاش اضافه میشه ولی خب دوباره
یک سرماخوردگی مسخره افتاده به جونش . 
از یک دونه پله که خونه عموش
هست به سرعت بالا میره و به زحمت پایین میاد امشب اینقدر بالا و پایین رفت
و در برگشت خورد زمین تا کمی مهارت بدست آورد .تازگیها منتطره که
دستت رو بهش بدی تا خیییییلی محکم گاز بگیره وقتی دید نمی تونه محکم دستمو
گاز بزنه شروع کرد لبه میز رو گاز گرفتن . الان هم دماغشو می خارونه و
سر درد و دلش که باز می شود واژه ها با نوای "آه" کنار هم صف می کشند و تو از تمام حرف هایش،بوی دلتنگی راه حس می کنی...
چشم های همیشه منتظرش را پشت پلک های خیس اش قایم می کند و چارقدش را محکم به دندان می گیرد تا مبادا بغض های این همه سال دوری را ناگه بی اختیار به گریه بنشیند ...
هرچند تن رنجورش دیگر تحمل این همه بی قراری و دوری را ندارد اما، محکم است و پای آرمان های بلند این راه آسمانی با تمام وجودش ایستاده است...
و حال من و تو به دیدار قطعه ای از آسمان می ر
سیاه پوشیده بود ، به جنگل آمد .. استوار بودم و تنومند من را انتخاب کرد دستی به تنه ام کشید ، تبرش را در آورد و زد .. زد .. محکم و محکم تر به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر بود مرا رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من که نه دیگر درخت بودم ، نه تخته سیاه مدرسه ای ، نه عصای پیر مردی خشک شدم
ادامه مطلب
سیاه پوشیده بود ، به جنگل آمد .. استوار بودم و تنومند من را انتخاب کرد دستی به تنه ام کشید ، تبرش را در آورد و زد .. زد .. محکم و محکم تر به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر بود مرا رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من که نه دیگر درخت بودم ، نه تخته سیاه مدرسه ای ، نه عصای پیر مردی خشک شدم
ادامه مطلب
من می دانستم آن لبخندها کار را خراب می کنند...آن همه شباهت؛ من به تو و تو به من.
من می دانستم تو آمدی که از بیخ و بنم بکنی و با این حال؛ باز تن دادم به مرگ بی صدایی.
شهید شدن را بلدی؟ با لذت جان دادن در راه هدفی والا...؟
یا فقط شهید کردن و قربانی پس انداختن پشت سرت، را می دانی؟ 
شانه می زدی به مویم و من نوازش تار به تارش را حس می کردم.
همان جا میان جمع به دنیای خیال می بری ام و من از همه جا بی خبر، به دست هایم نگاه می کنم که دور بازوهای تو پیچک می تنند. سب
 سیستم قفسه و تجهیزات نگهداری مواد و کالا باید محکم، ایمن،سبک و با دوام باشد، همچنین باید بتواند بارهای بسیار سنگین را نگهداری کند.اما چه چیز به شما در مورد تجهیزاتی که قرار است برای قفسه بندی انبار استفاده کنید ، اطمینان خاطر میدهد که در مواجهه با تیم سازنده مورد نظرتان بتوانید اعتماد کنید که برای شما ساختاری ایجاد کند که قوی و محکم، و مناسب برای شرایط سخت و چالشی باشد؟
ادامه مطلب
دنیا دقیقا شما را همانطوریمیبیند که خودتان می‌ بینید... اگر خودتان را کوچک ببینیدشک نکنید او هم شما را کوچکخواهد دید...اما اگر خودتان را قوی و محکم ببینیدجهان هم شما را قوی و محکم میبیند
پس به خودت بگو : من سرشار از قدرت و انرژی مثبتم من قهرمان زندگی خودم هستم من مهربان و صبورم ...الهی شکر 
خودتون رو قدرتمند ببینین و همیشه شکرگزار خداباشین تا جهان هم شما رو قدرتمند ببینه و روز به روز نعمت های بیشتری وارد زندگیتون بشه
منگم؛ درست شبیه کسی که از یک رویای طولانیِ دلچسب، چشم باز کرده و نه می‌داند کجاست و نه می‌داند چند وقت در خواب بوده؛ تنم را در ناکجاآباد  بیداری می‌یابم اما سرم هنوز در رویا می‌چرخد. دلم می‌خواهد باز به آغوش آن رویای نیمهکاره برگردم. چشمانم را محکم می‌بندم، غلتی می‌زنم، اما ... بیداری محکم توی صورتم می‌خورد. باز تلاش می‌کنم اما هر بار، با هر تلاش، رویا محوتر می‌شود و بیداری سنگین‌تر.ِعاقبت، هنوز دل‌بسته‌ی آن خوابِ شیرین، ولی در جهان ب
میتونم تمام این مسافت رو چارتار گوش بدم... 
تمام این مسیر، تمام بلوار بهشت ، تمام چمران ، تمام عفیف آباد، تمام ارم
میتونم همه شون رو راه برم و با صدای بلند بخونم :
"من ایستگاه آخرم،عبور آخرین قطاری
در امتداد ساقه ام،تو ارتفاع بی مهاری"
 
بیای ته باغ ارم و برای اولین بار دستم رو محکم بگیری 
بیای عفیف آباد و محکم بغلم کنی و من دلم هری بریزه
بیای تو اون پیاده رو ها همه ی اردیبهشت ها رو قدم بزنیم و تو برام آهنگ کوردی بخونی 
دست بکشم رو تر قوه ت و تو حو
دیشب خوابتو دیدم دیوونه من
داشتیم قدم میزدیم، مث همیشه
سرد بود و دستای همو محکم گرفته بودیم
چشمات پر بغض بود
خودتو انداختی تو بغلم و محکم گرفتمت بین دستام
هم تو آروم شدی، هم من
ریه‌هامو پر کردم از عطرحضورت
جاری شدی در من
سرتو گرفتم بین دستام
نگاهم رو دوختم به صورت ماهت
پیشونیتو بوسیدم
مثل همیشه
و بیدار شدم
ای کاش این رویا هیچوقت تموم نمیشد
کاش اون روزا ادامه داشت تا ابد
تا .......
دلم خیلی تنگه واسه دیدنت
واسه بودنت، واسه همه چی
واسه قهرکردنات،
زمانی که یک سازمان یا یک مجموعه دغدغه امنیت اطلاعات خود را دارند، یا زمانی که روی سایت یک سازمان یا کسب و کار، درخواست ها و بازدید بالا وجود دارد، نیاز به سرور اختصاصی احساس می شود. اگر به فکر یک کسب و کار آنلاین پرسود و پایدار هستید، پیشنهاد می کنیم تا پایان … ۴ دلیل محکم برای داشتن سرور اختصاصی
منبع : وبلاگ ایران سرور
 سیستم قفسه بندی و تجهیزات نگهداری مواد و کالا باید محکم، ایمن،سبک و با دوام باشد، همچنین باید بتواند بارهای بسیار سنگین را نگهداری کند.اما چه چیز به شما در مورد تجهیزاتی که قرار است برای قفسه بندی انبار استفاده کنید ، اطمینان خاطر میدهد که در مواجهه با تیم سازنده مورد نظرتان بتوانید اعتماد کنید که برای شما ساختاری ایجاد کند که قوی و محکم، و مناسب برای شرایط سخت و چالشی باشد؟
ادامه مطلب
دانلود اهنگ نامه اخرم رو با اشکام مینویسم با متن و لینک مستقیم دانلود اهنگ نامه اخرم رو با اشکام مینویسم دانلود آهنگ شاید این نامه آخره مینویسم واسه تو نمیدونم شاید از منه یا که نبودن تو
دانلود اهنگ نامه اخرم رو با اشکام مینویسم
نگاه بکن به چشمام به خاطر تو خیسن
نامه ی آخرم رو با اشکام مینویسم
نامه ی آخرم رو با اشکام مینویسم
بیماری از درد و غم..
ادامه مطلب
سوفیا از بچه های کلاسمه . وقتی منو میبینه ، یا هرطوری میشه ، انقد محکم بغلم میکنه و چشاش برق میزنه که فکر میکنم کاش یه روز میتونس همونطور که محکم بغلم کرده نفوذ کنه تو بدنم ، بره تو مغزم و ببینه خاله پریسا همونقد که از بیرون با بقیه مهربونه ، از داخل با خودش تو چه جنگیه . چه تانک و تفنک و تیری ئه که هر روز باهاش شلیک میکنه به خودش . به مخش . به قلبش . فکر میکنم کاش همه چیز ِ دنیای خاله پریسا ، مثل ِ چیزی بود که دنیای سوفیا تصورش کرده . اونقد امن و آروم
روزی دو دوست توی یه جنگل قدم میزدن که یه شیر جلوشون در میاد، یکی از اونها شروع میکنه به سفت کردن بند کفشش، دوستش میگه ، داری چی کار می کنی؟ تو که نمی تونی از شیر جلو بزنی و این جواب میده: من که نمیخوام از شیر جلو یزنم، فقط کافیه بتونم از تو جلو بزنم! (این رو چند سال پیش توی یک وبلاگی خونده بودم ولی الآن آدرس اون وبلاگ بادم نیست که بهش ارجاع بدم.)
----------
وقتی که مشکلات بوجود میاد، یه عده از آدما سریع شروع میکنن به محکم کردن بند کفش هاشون ولی عده ای دی
روزهای سخت و پرچالشی و میگذرونم...خیلی سخت... از همه بدتر، دوری از خانواده اذیتم می‌کنه....این چند روز هی اشکم در اومده و میاد... فقط کافیه کسی بهم چیزی بگه.... دیروز صبح که بالشم خیس بود... الان هم در مرز خیس شدنه... ولی خودمو به زور نگه داشتم گریه نکنم...
ولی می‌دونی، شاید امتحانه باید خودمو محکم کنم... خیلی محکم... 
*حال خوب این روزهام فقط خداست... خدای مهربون و بزرگ که با فکر کردن بهش آروم میشم... 
ولی از یه چیزی هم میترسم... از اینکه این گریه هام ناشکری ب
«٧»هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ‌ عَلَیْکَ‌ الْکِتابَ‌ مِنْهُ‌ آیاتٌ‌ مُحْکَماتٌ‌ هُنَّ‌ أُمُّ‌ الْکِتابِ‌ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ‌ فَأَمَّا الَّذِینَ‌ فِی قُلُوبِهِمْ‌ زَیْغٌ‌ فَیَتَّبِعُونَ‌ ما تَشابَهَ‌ مِنْهُ‌ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ‌ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ‌ وَ ما یَعْلَمُ‌ تَأْوِیلَهُ‌ إِلاَّ اللّهُ‌ وَ الرّاسِخُونَ‌ فِی الْعِلْمِ‌ یَقُولُونَ‌ آمَنّا بِهِ‌ کُلٌّ‌ مِنْ‌ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُ
پکیج ویژه قیمت ۴۰۰ تومانسال ها تجربه ما تضمین کار شماست.با ۹ سال تجربه کاریبا یکبار امتحان مشتری دائم ما خواهید شد.این پکیج استثنایی فقط ۴۰۰ هزار تومان.((درصورت نارضایتی از اجرا هیچ مبلغی از شما دریافت نمیگردد و در قرارداد ذکر میشود))کاربه صورت ۱۰۰ درصد تضمینییک شب به یاد ماندنی وهیجان انگیزبرگزاری جشن و مهمانی شما به صورت متفاوتمراسم عروسی ،عقد ،نامزدی ،تولد ،حنابندان ، بعداز تالارتجهیرات: دستگاه دی جی پایونیر ۲ عدد باند ۱۵ اینچ با میکسر
 
♫♫
صدای خنده هات هنوز توی گوشمه
عطری که میزنی هنوز رو لباسیه که میپوشمه
دیگه بدونِ من یه قدمم بر ندار
یه چیزی بت میگم این دفعه رو نه نیار
هر بار این درو ، محکم نبند نرو
این چشمای ترو نکن تو بدتر و

نفسم میبره ، دلِ من دلخوره
بی تو از دلهره ، هر دقیقه ش پره
♫   ♫   ♫   ♫
♫   ♫  numbermusic  ♫   ♫
♫   ♫   ♫   ♫
 ، محکم نبند نرو
این چشمای ترو نکن تو بدتر و
نفسم میبره ، دلِ من دلخوره
بی تو از دلهره ، هر دقیقه ش پره
 بدون تو بدون از این زندگی سیرم
به ج
 
♫♫
صدای خنده هات هنوز توی گوشمه
عطری که میزنی هنوز رو لباسیه که میپوشمه
♫♫
دیگه بدونِ من یه قدمم بر ندار
یه چیزی بت میگم این دفعه رو نه نیار
هر بار این درو ، محکم نبند نرو
♫♫
این چشمای ترو نکن تو بدتر و
نفسم میبره ، دلِ من دلخوره
بی تو از دلهره ، هر دقیقه ش پره
 ، محکم نبند نرو
♫♫
این چشمای ترو نکن تو بدتر و
نفسم میبره ، دلِ من دلخوره
بی تو از دلهره ، هر دقیقه ش پره
♫   ♫   ♫   ♫
♫   ♫  onemovies  ♫   ♫
♫   ♫   ♫   ♫
 بدون تو بدون از این زندگی س
بیا مثل گذشته ها،شب که شد، چراغ های اتاق را خاموش کنیم.من روی تخت اینور اتاق دراز میکشم،تو روی تخت آن وری دراز بکش.سکوت کن!چیزی نگو!فقط مثل همان وقت ها که سراپا، بی هیچ سوالی، برای دردهایم گوش شنوا میشدی، گوش بده!آنقدر گوش بده که حرف ها و گلایه هایم ته بکشد.بعد بیا کنارم.در آغوشم بگیر.نه معمولی؛ محکم.محکم و پرمهر.مثل تمام بغل هایی که بعد از مدت ها دوری، داشتیم.انگار که اولین و آخرین باریست که هم را میبینیم.بگذار کمی، فقط کمی، وجودت را نفس بکشم،
امروز خودمو رها کردم رو دست هاش، منو برد بالا، نفسم بند اومده بود،چشم هامو بستم و تو ذهنم یه آسمون آبی رو به تصویر کشیدم، لباش رو آورد نزدیک گوشم و گفت آماده ای؟سرمو به نشونه ی بله تکون دادم، خندید، چشم هامو آروم باز کردم،چشمم به چالِ لپش که افتاد، قلبم از هیجان ایستاد، به خودم اومدم دیدم محکم بغلش کردم، چند دقیقه بعد در حالیکه که اشک هامو با انگشت های نرم و لطیفش پاک میکرد، گفت دلش برام تنگ شده بود، کجا بودی این همه وقت؟ خجالت کشیدم و سرمو چس
بسم الله الرحمن الرحیم
تصمیم گرفتم برای کتابخون شدن!
برای شکستن عقاید خودم!
که البته نه کتاب خون شدن کار شاخیه و نه شکستن عقایدم!
این شهر پر شده از مردم کتاب به دست با انواع و اقسام مدارک!
پر از کسایی که عقایدشون رو میشکنند تا به هدفشون برسن!
ان شاالله که منتهی بشه به عاقل شدن!
به ساختن عقایدی محکم تر تا یه دیوار بلند و محکم بکشم بین خودم و عقاید مردم شهرم!
یه محدودیت واسه امنیت:)
و یه نیم نگاه از امام زمانم(عج) تا بشه مهر تایید :)
یا الله یا الرحمن 
هفتمین جمعه پاییز هم سپری شد و من همچنان پاهامو گردوندم روی هم و کاسه چه کنم؟ چه کنم دست گرفتم :))
سردرگمم، نمی‌دونم باید چیکار کنم! نمی‌دونم چطوری تصمیم بگیرم و خودم و زندگیمو جمع و جور کنم!
همه‌ش منتظرِ یه تلنگر، فرشته نجات و یه کورسوی امیدم و خودم عاجزترینم این روزا :))
هی به خودم میگم مهی؟ قول میدم همه چیزو درستش کنم، تو فقط قول بده غصه‌مو نخوری و باز ازین که می‌بینم اونقدی که باید تلاش نمی‌کنم بغض می‌کنم :))
هی به خودم میگم تو قوی‌ای و نب
هفتمین جمعه پاییز هم سپری شد و من همچنان پاهامو گردوندم روی هم و کاسه چه کنم؟ چه کنم دست گرفتم :))
سردرگمم، نمی‌دونم باید چیکار کنم! نمی‌دونم چطوری تصمیم بگیرم و خودم و زندگیمو جمع و جور کنم!
همه‌ش منتظرِ یه تلنگر، فرشته نجات و یه کورسوی امیدم و خودم عاجزترینم این روزا :))
هی به خودم میگم مهی؟ قول میدم همه چیزو درستش کنم، تو فقط قول بده غصه‌مو نخوری و باز ازین که می‌بینم اونقدی که باید تلاش نمی‌کنم بغض می‌کنم :))
هی به خودم میگم تو قوی‌ای و نب
منگم؛ درست شبیه کسی که از یک رویای طولانیِ دلچسب، چشم باز کرده و نه می‌داند کجاست و نه می‌داند چند وقت در خواب بوده؛ تنم را در ناکجاآباد  بیداری می‌یابم اما سرم هنوز در رویا می‌چرخد و دلم می‌خواهد باز به آغوش آن رویای نیمه‌کاره برگردم. چشمانم را محکم می‌بندم، غلتی می‌زنم، سعی می‌کنم همه چیز را در خیالم بازسازی کنم، اما ... بیداری محکم توی صورتم می‌خورد. باز تلاش می‌کنم، اما هر بار، با هر تلاش، رویا محوتر می‌شود و بیداری سنگین‌تر. ِعا
فصل 3
صدای خنده. با صدای زیر و ضعیفی که برای خودم ناآشنا بود، با لکنت پرسیدم: (( کی ... کی هستی؟)) در جیر جیر بلندی کرد، یک کم دیگر باز شد و دوباره شروع کرد به بسته شدن. با صدای محکم تری پرسیدم: (( کی اونجاست؟)) باز هم صدای پچ پچ و حرکت به گوشم خورد. جاش رفته بود عقب، خودش را به دیوار چسبانده بود و یواش یواش، از پهلو خودش را به پله ها می رساند. حالتی تو صورتش بود که تا آن موقع ندیده بودم ... وحشت محض. در، مثل در خانه های جن زده تو فیلم های ترسناک، باز هم جیر ج
دلم برایت تنگ شده. نمی خواهی بیایی پایین و بغلم کنی؟ محکم و طولانی. فقط خودم و خودت. مثل همه روزها، همه ساعت ها و همه لحظه ها. مثل همین الان که دارم از تو می نویسم. نزدیک تر بیا. نزدیک از «نزدیک تر از رگ گردن». نزدی تر بیا ای مهربان تر از من به خودم. ای کسی که من را به خودم مهربان کردی. محکم تر بغلم کن.
 
پ.ن: گاهی تو را کنار خود احساس میکنم / اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
(محمدعلی بهمنی)
هر اتفاقی بیفته من بخاطر همه تلاش هایی که همه این سال ها کردی همه بالاپایینایی که تجربه کردی همه اتفاقایی که پشت سر گذاشتی محکم محکم بغلت میکنم بهارم :)فردا حواستو حسابی جمع کن 
فردا نذار هیچی جلوی موفق شدنتو بگیره 
هرچی بلدی بزن و برگرد 
تو بخاطر بهار بودنت عزیزی 
هیچوقت خودتو با هیچکس مقایسه نکن حتی گذشته خودت فقط سعی کن الان کاریو انجام بدی که فکر میکنی حال دلتو بهتر و بهتر میکنه و کیف میکنی باهاش 
برات بهترین بهترین و بهترین ارزوهارو دا
ای صاحب بنیان های محکم.من به تو ایمان دارم. ای صاحب بنیان های محکم من ایمان دارم که تمام ذرات عالم و موجودات در برابر امر تو مطیع و تسلیم محص هستند و جز بیچارگی چیزی برای ارایه کردن ندارند.
ای صاحب بنیان های قوی، این ذره ناچیز تو هم در شرایطی قرارداد که به گمان خودش سخت است.در حد و اندازه ظرفش می گوید-جدی نگیر.
می دانی؟؟ جمه کنکور دارم.کنکوری که می دانی با بغض در گلو و دلتنگی و سختی برایش تلاش کردم.چهارشنبه هم باید بروم اردبیل برای انجام آموزشی و
من  فهمیدم مردهایی وجود دارن که مذهبی نیستن ولی با زنهای مذهبی ازدواج میکنن تا خیالشون راحت باشه زنشون با مردی در ارتباط نیست و بعدخودشون…
یع عده مردهای مذهبی هم هستن که با زنهای غیر مذهبی ازدواج میکنن چون میگن میخوان با کسی زندگی کنن که باهاش حال کنن  ولی احترامی برای زنشون قائل نیستن و با زنهای مذهبی دیگران دوست دارن صحبت کنن درددل کنن بهشون کمک کنن
یه سریها هستن هردو طرف مذهبی نیستن یک سریها هم هر دو طرف مذهبی هستن که بهترین نوع ازدواجه
تکلیف: به نظر شما پناهگاه سوره ناس چه شکلی هستاز نظر من پناهگاه سوره ناس جایی است که چند لایه حجیم و محکم و استوار از یه مکانی در حال مراقبت کردن است 
که هر لایه آن وقتی ب جلو میریم بهتر و استوار تر میشود 
این پناهگاه شبیه زمینه که هر لایه هر دفعه ضخیم تر میشود و وقتی به آخرش میرسیم میبینیم این ها درحال مواظبت از هسته زمین هستند
حال این سنگر (پناهگاه) هم مانند آن است اما بجای هسته آن مردم در آن جای دارند و محافظت کننده آن: رب مردم ،ملک مردم و از ه
یکی از دغدغه های اصلی یه فرد عینکی، تمیز بودن شیشه ها، محکم بودن و خوب وایسادن روی صورت هست. تقریبا 8 ساله که عینکی شدم و هنوز که هنوز هست تو انتخاب عینک مشکل دارم. از آخرین باری که عینک خریدم چندماهی می گذره! یادمه وقتی رفتم داخل مغازه به فروشنده گفتم یه عینک می خوام که حسابی محکم باشه چون اصلا مراعات عینک رو نمی کنم.
هیچ وقت نشده که فریم عینک قبلی رو ببرم و بگم آقا این فریم سالم هست و لطفا فقط شیشه هاش رو عوض کنید. وقتی یه عینک نو می گیرم تا چند ر
 
روزی پیش گوی پادشاهی به او گفت که در روز و ساعت مشخصی بلای عظیمی برای پادشاه اتفاق خواهد افتاد. پادشاه از شنیدن این پیش گویی خوشحال شد. چرا که می توانست پیش از وقوع حادثه کاری بکند.
پادشاه به سرعت به بهترین معماران کشورش دستور داد هر چه زودتر محکم ترین قلعه رابرایش بسازند. معماران بی درنگ بی آن که هیچ سهل انگاری و معطلی نشان بدهند، دست به کار شدند.
آنها از مکان های مختلف سنگ های محکم و بزرگ را به آنجا منتقل کردند و روز و شب به ساختن قلعه پرد
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دو نفر با هم صحبت میکردند؛ دو نفری که خیلی با هم فرق داشتند؛ یکی خدا بود و یکی  بنده. وسطای صحبت، بنده نگاه به خودش کرد دید همه دار و ندارش هم کلامی با خداست؛ مالکیت خدا را احساس کرد. نگاه به دار و ندارش کرد. دید که هیچ وقت نبوده خدا از او چشم برداشته باشد؛ احساس عزت کرد. فهمید عذاب یعنی اینکه نتوانی با خدا هم کلام شوی!
ابلیس باطعنه گفت: اگر خدا می خواست همیشه با تو هم کلام باشد، عذا
سلام
کاش یه قرصی بود به نام قرص قدرت. اینطوری که هرکس میخورد قوی و محکم میشد جسمی و روحی.
 
این روزها به این نتیجه رسیدم که در این دنیا هیچ کاری ساده نیست و هیچ هدفی سهل الوصول نیست.
 
مثلا قوی بودن کار سختیه. اینکه همیشه سعی کنی ظاهرت را حفظ کنی، لبخند بزنی، آرام و خونسرد باشی و عصبانی نشی.
باید همیشه ظاهر خوبی داشته باشی، با صدای آروم و ملایم صحبت کنی و در کمال خونسردی سعی کنی به تنهایی همه مشکلات را حل کنی و ادامه بدی.
 
حتی اگه به شدت ناراحتی
بافت مو دردلاک که به معنای بافتن مو با نخ می باشد که با عنوان پیچیدن مو نیز شناخته می شود یک روش اسان برای ایجاد یک تزیین ساده و موقتی برای موهاست. تنها چیزی که شما نیاز دارید موهایی است که به اندازه کافی برای بافتن طولانی باشند، رشته های نخ تزیینی و یک کش پلاستیکی است. بسته به روشی که برای محکم نمودن موها استفاده می کنید بافت مو دردلاک شما ممکن است به اندازه چند ساعت یا حتی چند ماه دوام داشته باشد. پس همین حالا یک نخ محکم بردارید و شروع به بافت
ایرانی آزاده را چون ریشه ایران است
خاک وطن چون قبله گاه عشق و ایمان است
ملّت چو سروی ریشه در خاک وطن دارد
هر شاخه اش قومی و بر کشور نگهبان است
اقوام ایرانی چنان اجزاء یک جانند
ترک و لر و کرد و عرب از روح این جان است
فرقی ندارد دشت و دریا ، جنگل و صحرا
خاک کویر ایرانیان را گنج پنهان است
روز و شب ایرانیان آبادی کشور
گرد و غبارش هم چو سرمه روی چشمان است
از افتخارات وطن می بالد او در خود
بدگوئی از میهن به نزدش کار نادان است
مانند بیدی بر سر جایش نمی لر
منگم؛ درست شبیه کسی که از یک رویای طولانیِ دلچسب، چشم باز کرده و نه می‌داند کجاست و نه می‌داند چند وقت در خواب بوده؛ تنم را در ناکجاآباد  بیداری می‌یابم اما سرم هنوز در رویا می‌چرخد و دلم می‌خواهد باز به آغوش آن رویای نیمه‌کاره برگردم. چشمانم را محکم می‌بندم، غلتی می‌زنم، سعی می‌کنم همه چیز را در خیالم بازسازی کنم، اما ... بیداری محکم توی صورتم می‌خورد. باز تلاش می‌کنم، اما هر بار، با هر تلاش، رویا محوتر می‌شود و بیداری سنگین‌تر. ِعا
 مادرم تو بیست و سوم مرداد، وقتی که بیست و سه ساله بود من رو به دنیا آورد و بیست و سوم مرداد امسال، من بیست و سه ساله شدم. قشنگ نیست آخه؟
می‌دونی چیه، من از بیست و سه سالگیم خیلی توقع‌ها داشتم. مگه بیست و سه سالگی سن پخته شدن و تثبیت شدن نباید باشه؟ بیست و سه زیاده، دیگه کم نیست، بیست و سه عین بزرگ شدنه. نیست مگه؟ فکر می‌کردم وارد بیست و سه که می‌شم اول راه موقعیت‌هایی هستم که می‌خواستمشون ولی حالا نه، نیستم، اصلا هم معلوم نیست کی تو اون موقعی
زنده شده ام. یک جور زنده ی پخته. یک وقت هست آدم طوری زنده می شود که هنوز داغ جوانی ست. شوووووور زندگی سر و کول وجودش را گرفته و شوق زیستن؛ تبدیل دنیا به بهشت و تغییر هر آنچه کریه به عالی، همه ی مغز آدم را گرفته، طوری که واقعیت را نمی بیند. این بار جور دیگری زنده ام.
بعد از سالها تجربه ی مرگ. بعد از سالها جان کندن برای زندگی؛ این بار طوری زنده ام که بشقاب پر نقش و نگار سفالینی از کوره های چند هزار درجه جان سالم به در برده، نشسته بر دیوار بتونیِ خانه
سلام به همه 
خانوم هایی که مثل من مجرد هستن و توی خونه درس دانشگاه تموم شده و کاری ندارن و قصد ازدواج دارن، معمولا توی خونه هستن و دیده نمیشن، من فکر کردم که بهترین راه کار حضور توی اجتماع هستش که دیده بشی، منظورم خیابون نیست یه اجتماع یه گروه صمیمانه مثل کوه نوردی که به شخصه من همچین گروهی پیدا نکردم، خواستم بدون نظیر همچین اجتماع هایی واسه دیده شدن و ارتباط که شانس ازدواج رو بالا میبره چی سراغ دارین؟، کلاس و امثال این که هزینه ش زیاده گزین
این روزا ..
خوشحالم. بابت پیشرفت های درسی‌م ، اینکه اجازه ندادم از هیچ نظر به اردیبهشتِ پارسال شباهت پیدا کنه. همین که الان کارنامه ها رو نگاهمیکنم و لبخند میزنم و میگم این مدت دیگه رو هم بخونم همه چی تمومه ، یعنی راهمو درست اومدم .
این روزا خسته‌م .
بابت روزهایی که انگار تمومی ندارن. خسته م از اینکه طیِ ۸ ماه اخیر ، بعد از چشم باز کردن از تو رختخواب رفتم سمت قفسه کتابا . خسته م از همه ی دعوت های کوهنوردی و مهمونی و پیاده روی و بستنی‌خوری که مجبو
٢-٤-١. مراحل مهارت حل مسأله
اولین مرحله از مراحل مهارت حل مسأله، عملیاتی کردن مسئله است. تصمیم گیری راجع به برطرف کردن مشکل، بدون این که زوایای آن روشن شود، اتلاف وقت است. حضرت امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «در کارها فکر کن، به محکم کاری دست خواهی یافت. پس هنگامیکه [امور برائت ] روشن شد، تصمیم بگیر.» گام دوم اطمینان نسبت به صحت هدف میباشد؛ یعنی با بررسی صحت هدف، به این نتیجه رسیده اند که اساسا هدف صحیحی را انتخاب نکرده اند تا به دنبال راه رسیدن به
اول:
امروز داشتم از روی پل مورد علاقه‌م در شهر رد می‌شدم و از دیدن منظره برفی شهر غرق لذت شدم. دلم می‌خواست بایستم و از زیبایی شهر کوچکم عکس بگیرم اما یک بنر و یک تابلوی تسلیت منظره زیبای شهر را خراب کرده بودند. از گرفتن آن عکس پشیمان شدم و به راهم ادامه دادم و تمام طول مسیر به این فکر کردم که چرا دلم نمی‌خواست آن عکس را با آن دو عامل مزاحم بگیرم؟
مگر غیر از این است که شهر من، امروز چهره واقعی‌اش این شکلی بوده؟ چرا نباید بتوانم ظاهر شهرم را هم
روزی حضـرت امیرالمومنین علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی به حال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ، ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود:
شما دو توهین به من کردید: 
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید.
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشر
هنگ محسن لرستانی بنام بچه سوسول
حرفی نزن چیزی نگو
ولم بکو بی آبرو
 
متن آهنگ بچه سوسول از محسن لرستانی
حرفی نزن چیزی نگو
ولم بکو بی آبرو
خودم دیدم باهاش بودی
حالم خراو میشه و تو
دستده دیدم تو دسش
شده بودی همه کسش
جوانیمو هشتم به پات
حالا سوسول شده خدا
رفتی با او بچه سوسول
مه کی یزید تو چشات
سی کو خدا کی یارته
خدا ده شکر که یارته
سی کار بارت روزگار
میگن خودش دختریه
بچه سوسول چش خمار
انگشت نمای دنیا شدم
خارم تو کردی بی خدا
چه چیزیش از مه بهتره
او
لبِ راه پله شوخی‌ای احمقانه کرد و همانطور که دراز کشیده بود خواست پاهاشو بندازه لایِ پاهام. اگر حواسم نبود با سر می‌افتادم رو پله‌ها! اعصابم بهم ریخت از این شوخیِ خطرناک. برگشتم و با عصبانیت تمام دعوایش کردم. بچه کُپْ کرد!! توقعش این بود که من بخندم. با دستم زدم به پاهایش. محکم خورد. با عصبانیت خیره شدم به صورتش. بی صدا و با حالتی مظلومانه نگاهم می‌کرد. از پله‌ها که رفتم پایین دلم سوخت. زیاده روی کرده بودم. برگشتم پیشش و دیدم هنوز تو همان حالت
اولین جمعه ای که نیستی سردار ... !
#یا صاحب الزمان 
برنامه مشهد رفتن به کل بخاطر اتفاقات اخیر بهم خورد... ! اونم واسه اینکه مبادا اتوبوسِ ماهم چپ کنه ، الان باید بگم خستم ازین دست به دعاها بردن... !
بااین اتفاقا با این مرگ و میرا با این فرار کردن از سختی و شر و رسیدن به مرگ ، زندگی روزمره و تکراری دیگه دارم میترسم ، انگار واقعا روزای آخره ، میترسم از در خونه برم بیرون و دیگه مامانم اینارو نبینم  ، یا میترسم اونا برن و دیگه اونارو نبینم ، میترسم که یکی
انتخاب پیچ و رول پلاک سنگ نما
معمولا برای استحکام سنگ نما بهتر است پیچ و رول پلاک را ترکیب شوند وهمچنین برای دوام بیشتر و محکم سازی سنگ نما باید انتخاب درستی در پیچ و رول پلاک داشته باشیم اینکار باعث کمک شایانی به دوام بیشتر سنگ نما می کند.معمولا اندازه ی پیچ و رول پلاک براساس ضخامت سنگ و مصالح آن انتخاب می‌شود. معمولا این اندازه بین 4 تا 10 سانتی متر می باشد.پیچ هایی با سایز 8 و 10 سانتی متر از پر کاربرد ترین نوع پیچ ها  برای پیچ و رول پلاک می باش
عصبانی بود، خیلی عصبانی ، هنوز نرسیده تو صورت جفتمون سیلی زد، محکم، خیلی محکم، اون خندید من زدم زیر گریه...
شونه هامو بغل کرد و آروم گفت بریم بالا، بعدم در گوشم شوخی می کرد که خندم بگیره، ولی حواسم فقط به صدای بلند خاله بود... صداشو خوب نمیشنیدم،با اینکه در گوشم حرف میزد.
+نمی دونم خاله از این به بعد چیکار می کنه! فقط می دونم تا آخر عمرش دیگه هیچوقت تو صورت کسی سیلی نمیزنه.ولی خیلی دیره،خیلی خاله...
++ دلم برای بابام میسوزه، نمی تونه از دستم فرار کن
تی شرت لاغری مردانه ویژگی های تی شرت لاغری مردانه: - نامشخص بودن این گن بعد از پوشیدن لباس - راحت و محکم - در وقت بسیار کم و سیار راحت می توانید این تی شرت را پوشید و یا در آورد - با سایز بندی مختلف برای استفاده همه - محکم با دوام و مقاوم - مقاوم در مقابل سایش و با عمر زیاد - نوع پارچه کشی منحصر به فرد
خریدآسان بعلاوه عکس 
شرت لاغری ساخته شده از الیاف و پارچه فوق العاده راحت است. طراحی خاص آن باعث می شود ضمن اینکه به بدن فشار زیادی نمی آورد فرم بد
اگر هر روز در زندگیم یک چیز خوب از آدم ها یاد بگیرم، هر سال یک عالم چیز خوب از اطرافیان یاد گرفته ام. نمونه اش هین روز جمعه دوم اسفند است که موقع رأی دادن به پسر گفتم: انگشت نزن؛ کرونا می گیری! خیلی محکم و البته با ادب و آرامش جواب داد: کربلا می گیرم...
درباره پروژه: به این مدل پروژه های ساعتی که دیگه همه واقفیم نیاز به توضیح اضافی نداره، فقط یه چند تا نکته هست یادآوری میکنم رعایت کنید امید بخدا سود خوبی حاصل میشه. نکته ی اول اینکه به هیچ وجه رو پلن های بالا نرید فقط پلن اول یعنی ۱٫۴۵% و مبلغ سرمایه گذاری تون کمتر از ۱۰۰ دلار یا معادلش در سایر ارزها باشه. نکته ی دوم اینکه این مدل پروژه ها دو ماه عمر مفید دارند آخر پروژه هم ادمین یه آفر میده که معلوم میشه روزهای آخره پروژه ست، آفر رو دریافت کردی
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
زیباترین ویژگی شیعیان.آزادی و آزادگی ایشان است که حتی در سخت ترین شرایط زندگی تن به ذلت و خاری نمی‌دهند.
آنچه بر زبان می آورد حقیقت محض است،خواه در تعریف باشد یا در انتقاد...
شیعه نه بدون دلیل محکم از کسی تعریف و تمجید میکند
و نه بدون دلیل و مدرک محکم از کسی انتقاد می‌کند
شیعه میداند برای هر حرفی که بر زبان یا بر قلم می آورد باید پاسخگو باشد
به امید آنکه بدون دلیل حرفی را بر زبان نیاوری
پله ها را یکی یکی اومدم بالا،نزدیک درب خونه بودم که صداش شنیدم،کلید  درآوردم و درُ باز کردم، با چنان ذوقی به مامان گفت :عمه اومد ،با سرعت  نور پرید بغلم،کیفم انداختم روی زمین و محکم بغلش کردم، همش یه روز ندیده بودمش،صدای قلبش میشنیدم، همینطور که دستش دور گردنم بود نشستم روی کاناپه نگاش کردم و پرسیدم:کی اومدی؟ برمی گرده سمت آشپزخونه  واز مامان می پرسه :مادر من کی اومدم؟؟مامان هم در جوابش گفت:۲ ساعتی میشه.
بعد تموم شدن حرف مامان،خودش هم میگه:
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان حواس
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * حواس * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , سهیل مهرزادگان باشید.
دانلود آهنگ سهیل مهرزادگان به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Soheil Mehrzadegan called Havaas With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ سهیل مهرزادگان به نام حواس (اجرا شده در برنامه دورهمی 4 مهران مدیری سال 99)
تو دیگه حواس نمیذاری واسه دلی که رو هواس ساده میگه دوست داره و ب
مرا محکم در آغوش بگیر ...
این روزها بیش از هر وقت دیگر احساس شکستن دارم...
....
راه علاج ندارد...
دلی که بدجور هوایت دیوانه اش کرده ...
جز زنجیر بازوهات ...
....
تو دور و من دور تر ‌...
و هر دو خسته از روزگار ...
کاش .‌‌..
کاش ...
صبحم با تو بخیر میشد !
.....
دلم تنگ است ...
 
۱۰. سقوط کنترل شده
به هر دلیلی ممکن است شما در مقابل مهاجم زمین بخورید. همه‌ی آدم‌ها به راحتی زمین می‌خورند، ولی زمین خوردن صحیح و سقوط کنترل شده نیازمند اندکی تمرین است. سقوط کنترل شده شامل فنونی است که در بسیاری از آموزشگاه‌های هنرهای رزمی و هم‌چنین دفاع شخصی تدریس می‌شوند، و هدف از آن، محافظت از سر و مفاصل هنگام سقوط و زمین خوردن است. هنگام سقوط روی زمین، چانه‌تان را به سمت قفسه‌ی سینه ببرید و پشت‌تان را خم کنید؛ در این وضعیت، سعی کنی
طرز تهیه کباب تابه ای
از بهترین و محبوب ترین غذاهای ایرانی، انواع کباب ها هستند. کباب دیگی یا کباب تابه ای از جمله این کباب ها، و غذای مخصوص و بسیار خوشمزه و پر طرفدار بین عشایر ایل سنگسری است که به طور سنتی آن را با آتش هیزم پخت می کردند. طرز تهیه کباب تابه ای و کباب دیگی سنگسری به این صورت است که مقدار زیادی گوشت را در دیگ مسی که درب آن محکم بسته می شود می ریزند و به همان مقدار گوشت، برنج را نیز در دیگ ریخته و آب و نمک و روغن و چاشنی ها را به مقدا
بچه ها
:)
 
امروز یکی از دوستام بهم گفت، هر آدم عاقلی قطعا به دنبال اینه که یه دوست مثل تو داشته باشه.
 
گفت، تو باسواد و باهوشی، وقتی یه حرفی رو میزنی، محکم به زبون میاری و ازش مطمئنی. قابل اطمینانی و میشه لذت برد موقع گپ زدن باهات.
 
اینقدر ذوق کردم :))))))))
ویژگی های بینی گوشتی
ویژگی های بینی گوشتی در ظاهر پهن هستند و اغلب استخوان محکمی ندارند ، بینی های گوشتی که به پوست ضخیم خود معروف هستند برای جراحی بینی نیاز به متخصص با تجربه و جراح خبره دارند .
عموما بینی گوشتی نیاز به تقویت غضروف ها دارند زیرا به طور کلی این نوع بینی غضروف محکم و زیادی برای نگهداری اجزای بینی ندارد .
به همین دلیل است که افتادگی در بینی گوشتی زیاد و حجم بینی بزرگ است .
جراح بینی برای عمل زیبایی در بینی گوشتی نیاز به نازک کردن
دانلود آهنگ راغب بهار
Download New Music Ragheb – Bahar
پخش بزودی – دمو آهنگ اضافه شد


راغب بهار

متن آهنگ بهار از راغب
 
این حال بهاری مال منه قهوه ی چشمات فال منه
هرجا که میرم دنبال منه
از تو چه پنهون میام از خونه بیرون
این حالو به شب کی برسونم
هرجا میرم از تو میخونم
عشقتم سخته بتونم از تو جداشم تو نباشی و باشم
دیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام
این روزا غزل خون توام ای یار از این حال پریشان
با عشق تو کاری نداره دنیا اگه تنهام بزاره
این عاشقی آخره کار
همیشه، سعی کن دستت محکم تو دست خدا باشه، و هیچی غیر از خدا نبینی .. یه روزی ام که چشات نتونست ببینه خدا رو! اون موقع فقط و فقط بگردی که خدا رو پیدا کنی، که غیر از خدا چشمت، نبینه ..
 
دنیا رو زینت دادن برای ما
حواسمون باشه، نفروشیم آخرتمون رو ..
 
آموختم دست های خودم را محکم تر بگیرم و لبخندم را دریغ نکنم از آفتاب .آموختم دوست داشتن همه اش یک لحظه ست .لحظه ای به امتداد یک عمر .و رفتن ، گاهی تمام قد دوست داشتن است .می روم و دست های خودم را محکم تر می گیرم .
#معصومه_صابر
شبیه زنی استکه مرد خانه استروی دوش راستش کیفش را محکم چسبیدهو در دست چپش سبزی و نان و اندکی گوشت...در آخرین ساعات عصر منتظر تاکسی ایستاده وآخرین خبرهای تحریم را می‌خواندروی روزنامه های چیده شده‌‌‌ی مقابل دکه...!
#میناشیردل 
آدم هارو بیخیال ببین خدا چندتا دوسِت داره.... 
یادمه تو 17_18سالگی این نوشته تصویر زمینه گوشیم بود
الان هم لازم دارم روزی ده بار به خودم یاداوری کنم.... 
آدم هارو بیخیال. 
کار خوبه خدا درست کنه..... 
دلم برای 17_18سالگیم تنگه
اون روزا اوج دلشکستگی هام بود، اما چقدر فاصلم کمتر بود تا آسمون
الان هم دلم میشکنه نه به شدت اون روزها ولی رابطم باهات خرابه!!! 
ویران بشوم آباد کردن بلدی؟؟؟ 
دلم میخواد بکوبم از نو بسازم! بزنم خودم و بپوکونم، پایه هام تو 18سالگی ر
دلم برا ۱۸سالگیم تنگ میشه 
چه روزای خوبی بود  
اصلا وقتی تو نبودی من خیلی شاد بودم 
درسته مشکلات بود ولی محکم بودم قوی بود
تو که اومدی من خودمو باختم..
دیگه زورم به هیچی نرسید حتی اشکام...
درحقم ظلم کردی
نمیدونم ببخشمت یا نه...

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها